تو هر شهر دنیا که بارون بیاد

تو هر شهر دنیا که بارون بیاد
خیابونی گم میشه تو بغض و درد
تو بارون مگه میشه عاشق نشد؟
تو بارون مگه میشه گریه نکرد؟

مگه میشه بارون بباره ولی
دل هیچکی واسه کسی تنگ نشه
چه زخم عمیقی توی کوچه هاست
که بارون یه شهرو به خون می کشه

تو هر جای دنیا یه عاشق داره
با گریه تو بارون قدم می زنه
خیابونا این قصه رو می دونن
رسیدن سرآغاز دل کندنه

هنوز تنهایی سهم هر عاشقه
چه قانون تلخی داره زندگی
با یه باغی که عاشق غنچه هاست
چه جوری می خوای از زمستون بگی؟

یه وقتا یه دردایی تو دنیا هست
که آدم رو از ریشه می سوزونه
هر عشقی تموم میشه و میگذره
ولی خاطره ش تا ابد می مونه

گاهی وقتا یک جوری بارون میاد
که روح از تن دنیا بیرون میره
یکی چتر شادی شو وا می کنه
یکی پشت یه پنجره می میره
دیدگاه ها (۱۲)

حسرت واقعی را ، آن روزی می خوری که می بینی به اندازه ی سن و ...

به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدامدل تو را می‌طلبد،دیده تو...

.لحظه های نبودنت به خدادر خودم بارها شکسته شدمتا به کی توی خ...

می گذرم از میانِ رهگذران، ماتمی نگرم در نگاهِ رهگذران، کورای...

اونایی که حق مردم رو میخورید یک روزی بد جوری پس میدی

هر موقع میدیدمش خنده روی لبش بود یه روز بهش گفتم خوشبحالت......

گاهی یک نگاه، بیش از هزار واژه، راز دل را فاش می‌کند.#نزار_ق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط