چند روز از عملیات خیبر می گذشت و ما زیر پاتک سنگین دشمن،
چند روز از #عملیات_خیبر می گذشت و ما زیر پاتک سنگین دشمن، در داخل کانالی پناه گرفته بودیم.
خمپاره ای آمد و ترکشش سهم پهلوی رحمت الله شد.
با وجودی دارد داشت، اجازه نداد به عقب منتقلش کنیم.
لبخندی زد و گفت: «من تازه می فهمم #حضرت_زهرا (س) چه می کشیده. همیشه از خدا می خواستم نشانم بده، چطور پهلوی حضرتش شکسته شد».
حالا خیلی خوب چشیدمش.
#شهید_رحمت_الله_نیرسی #شهدا_و_حضرت_زهرا (س) #خاطرات_عشق_شهدا_به_حضرت_زهرا
راوی: هم رزم شهید #کتاب_خط_عاشقی۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، بازنویسی: مهدی قربانی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم- بهار ۱۳۹۵، خاطره ۴۶٫ .
✂ ️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇 )
@boreshha
🌍 http://www.boreshha.ir/
خمپاره ای آمد و ترکشش سهم پهلوی رحمت الله شد.
با وجودی دارد داشت، اجازه نداد به عقب منتقلش کنیم.
لبخندی زد و گفت: «من تازه می فهمم #حضرت_زهرا (س) چه می کشیده. همیشه از خدا می خواستم نشانم بده، چطور پهلوی حضرتش شکسته شد».
حالا خیلی خوب چشیدمش.
#شهید_رحمت_الله_نیرسی #شهدا_و_حضرت_زهرا (س) #خاطرات_عشق_شهدا_به_حضرت_زهرا
راوی: هم رزم شهید #کتاب_خط_عاشقی۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، بازنویسی: مهدی قربانی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم- بهار ۱۳۹۵، خاطره ۴۶٫ .
✂ ️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇 )
@boreshha
🌍 http://www.boreshha.ir/
۷.۳k
۰۴ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.