وقتی که هوای حوصله ام ابریست

وقتی که هوای حوصله ام ابریست!!!
دلم یک عصر دلگیر میخواهد
و یک پیاده رو بی انتها...
تا تمام دردهایم را در تن سردش جا گذارم.
آنقدر گلایه کنم که آسمان بشکند سد غرورش را و رد پایم را از دل سنگفرش های زخمی پاک کند...
تا شاید دل بی قرارم اندکی آرام گیرد...
شاید که لبخند درختان به وقت گریه ی ابر اجابتی باشد...
و خدا آغوش بگشاید به روی تنهایی هایم....!!
دیدگاه ها (۱)

منم لیلاندیدی کسکه نامش بودمجنوندل لیلاییم بشکست سرشیدایی ام...

یـــآرٍبٌ عًوٍنْکَ ضٍآقٌ بٌیَ کَوٍنْـــــکَ...

گاه آسمان دلم از ابر سیاه می شودآنگاه خنده بر لب من آه می شو...

چقدرسخت است درخانه بی پناهی هایتهمیشه منتظرباشیشایدکسی ازراه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط