بچه ها عید نزدیکه
بچه ها عید نزدیکه....
دلم بدجور یاد روزهای گذشته رو کرده..لباسای نو رو میگرفتم با مامان.تا عید هر از گاهی درمیاوردم و نگاهشون میکردم و کیف میکردم.بوی لباسای نو هنوزم از ذهنم نرفته.
الان و هزار دغدغه که حتی لذت های به اون کوچیکی رو ازمون گرفتن.
خندیدن های از ته دل.ذوق کردن برای ماهی قرمز سر سفره.عشق و حال برای یه روز دورهمی تو پارک.
دلنوشته هامو دوست دارم.اما هوای دلم خوب نیست..
الان تنها خواستم رفتن به روستایی با چندتا درخت و یه دریاچه ی ابیه..تا ذوق های پاک شدم ریکاوری شن.
بدجور دلم میخواد سر ذوق بیام...راینا
دلم بدجور یاد روزهای گذشته رو کرده..لباسای نو رو میگرفتم با مامان.تا عید هر از گاهی درمیاوردم و نگاهشون میکردم و کیف میکردم.بوی لباسای نو هنوزم از ذهنم نرفته.
الان و هزار دغدغه که حتی لذت های به اون کوچیکی رو ازمون گرفتن.
خندیدن های از ته دل.ذوق کردن برای ماهی قرمز سر سفره.عشق و حال برای یه روز دورهمی تو پارک.
دلنوشته هامو دوست دارم.اما هوای دلم خوب نیست..
الان تنها خواستم رفتن به روستایی با چندتا درخت و یه دریاچه ی ابیه..تا ذوق های پاک شدم ریکاوری شن.
بدجور دلم میخواد سر ذوق بیام...راینا
- ۳.۶k
- ۱۶ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط