chand Party

chand Party:

دایون: چند روز از وقتی که فهمیدم بیماری دارم میگذره و هرروز بیشتر حوصلم سر میره چون اعضا نمیزاشتن کار های هیجانی انجام بدم و واقعا حوصلم سر میرفت اما امروز دیگه واقعا حوصلم سر رفت و رفتم پیش چان هیونگ تا شاید تونستم راضیش کنم بریم شهربازی

ادمین: برای دختر شر و شیطونی مثل دایون که بتونه یکجا بشینه و کار های هیجانی انجام نده واقعا سخت بود

دایون: رفتم در اتاق چان هیونگ ر به صدا درآورم و..
چان:بیا تو
دایون: چانی
چان: اوه چیشده؟(بایه لبخنده مهربون)
دایون: میگم من این چند روز خیلی حوصلم سر رفت خب
چان: خوب؟
دایون: میشه بریم شهر بازی؟(نگاه مظلوم)
چان: نه دایون امکان نداره (جدی)
دایون:خوب چرا من همیشه میرفتم ولی این چند روز نرفتم و واقعا خسته شدم
چان: دایون گفتم نه نمیشه
دایون:خوب چراااا؟
چان:چون نمیشه و بیماری قلبی داری خودت هم خوب میدونی جوابت چیه(داد)
دایون: باشه(بغض و رفت بیرون)
چان: دایون دایون.... دایون
دیدگاه ها (۴)

بچها دیگه چند پارتی که درمورد استری کیدز نوشتم رو ادامه نمید...

من این همه وقت گذاشتم برای پیجم روز اول با ذوق فیک مینوشتم و...

مرسی بچه ها واقعا ازتون ممنونم 🥲

مرسی بچه ها واقعا ازتون ممنونم🥲

#عشق_جنایت 🔪پارت45لیا:خوب همینه که هست شما خودتون و برای عرو...

ترجمه ی لایو پسرم🐰حوصلم سر رفته بود فکر کردم یکمی بازی کنیم،...

خشم تبدیل به عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط