پارت جدید
پارت جدید
مایکی : یه لحظه سرتو بالا بگیر
ویو سانزو
آنچه در ذهن سانزو میگذرد
نکنه مایکی ا/ت رو کشته نکنه لاس میزنن نکنه نکنه نکنه نکنه نکنه نکنه نکنه نکنه نکنه بخواد بهم خیانت کنه نکنه عاشق مایکی بشه البته مایکی کسی نیست که آدم عاشقش نشه (🤦♀️🤦♀️ الزارت 🤦♀️🤦♀️) نکنه اوف اصلا میرم تو ( دوستان سانزو ۳۰ دیقه هست که داره فکر میکنه )
سانزو در را باز میکند دیرین دیرین
سانزو : ا/ت داری......داری......داری چیکار میکنی
ا/ت : عه سانزو نه نه اون شکلی که فکر میکنی نیستا
سانزو : خیلی....هق......بدی....هق
مابکی : سانزو الان توضیح میدیم اون شکلی نیست که فکر میکنی
سانزو : یعنی چی اون شکلی نیست که فکر میکنی...هق
ا/ت : به خدا بزار توضیح بدم
ویو هانما
خب ا/ت کجا میتونه باشه خب اصلا مهم نیست خودش خودشو نجات میدی خب من بدم پیش کیساکی جونم
ویو ران
خب من برم پیش رین چون من مطمئنم اون گاو نردبون نمیره دنبال ا/ت ( با عرض پوزش از هانما فنا )
ران : سلام ریندو
رین : سلام ران
ران : میدونی برا چی اومدم
رین : نه
ران : یعنی چی نه
رین : مگه من ذهن خوانم ( یادی از آنیا بکنیم )
ران : ا/ت
رین : آها آها آره میخوای برین دنبالش
ران : آره
رین : باشه
ویو مایکی اینا
ا/ت : خب ببین عزیزم من و مایکی قبلا.......
__________________________________________
به نظرتون ا/ت و مایکی چیه هم بودن
مایکی : یه لحظه سرتو بالا بگیر
ویو سانزو
آنچه در ذهن سانزو میگذرد
نکنه مایکی ا/ت رو کشته نکنه لاس میزنن نکنه نکنه نکنه نکنه نکنه نکنه نکنه نکنه نکنه بخواد بهم خیانت کنه نکنه عاشق مایکی بشه البته مایکی کسی نیست که آدم عاشقش نشه (🤦♀️🤦♀️ الزارت 🤦♀️🤦♀️) نکنه اوف اصلا میرم تو ( دوستان سانزو ۳۰ دیقه هست که داره فکر میکنه )
سانزو در را باز میکند دیرین دیرین
سانزو : ا/ت داری......داری......داری چیکار میکنی
ا/ت : عه سانزو نه نه اون شکلی که فکر میکنی نیستا
سانزو : خیلی....هق......بدی....هق
مابکی : سانزو الان توضیح میدیم اون شکلی نیست که فکر میکنی
سانزو : یعنی چی اون شکلی نیست که فکر میکنی...هق
ا/ت : به خدا بزار توضیح بدم
ویو هانما
خب ا/ت کجا میتونه باشه خب اصلا مهم نیست خودش خودشو نجات میدی خب من بدم پیش کیساکی جونم
ویو ران
خب من برم پیش رین چون من مطمئنم اون گاو نردبون نمیره دنبال ا/ت ( با عرض پوزش از هانما فنا )
ران : سلام ریندو
رین : سلام ران
ران : میدونی برا چی اومدم
رین : نه
ران : یعنی چی نه
رین : مگه من ذهن خوانم ( یادی از آنیا بکنیم )
ران : ا/ت
رین : آها آها آره میخوای برین دنبالش
ران : آره
رین : باشه
ویو مایکی اینا
ا/ت : خب ببین عزیزم من و مایکی قبلا.......
__________________________________________
به نظرتون ا/ت و مایکی چیه هم بودن
۲۱.۷k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.