علامت ها=کوک(+)،تیهونگ(-)جیمین(×)یونگی( )
علامت ها=کوک(+)،تیهونگ(-)جیمین(×)یونگی(#)
از دید کوک
خواب بودم که با صدای الارم پدصگ بلند شدم فوشی نثارش کردم و خاموشش کردم و چرخیدم به اون سمت عه راستی یادم رفت خودمو معرفی کنم من کوکم ۲۲سالمه و دوست پسره بزرگترین و خطناک ترین مافیای جهان یعنی کیم تیهونگم
تیهونگ من کیم تیهونگ بزرگترین و خطرناک ترین مافیای جهانم و ۲۷ سالمه و فعلا داخل سئولم و امروز یه ملاقات با یه باند مافیای دیگه دارم که صاحبش صمیمی ترین دوستم داخل مافیا یعنی مین یونگیه
یونگی
من دومین مافیای خطرناک داخل جهانم البته از اونجایی که من تیهونگ کلا باهم کار میکنیم باید بگم باهم یه مافیای خیلی قوی هستیم من ۲۸ سالمه و یه دوست پسره کیوت دارم که اسمش پارک جیمینه البته در بیشتر موارد خطرنتک به نظر میاد
جیمین
من ۲۶ سالمه دوست پسرم یه مافیاست که با یکی از صمیمی ترین دوستاش که بزرگترین مافیای جهانه یعنی تیهونگ همکاری میکنه که دوس پسرش دوست صمیمیه یعنی جئون جونگ کوک
خب خوصوصیاتشونم خودتون میدونید دیگ نمیخواد بگم
از دید کوک
+اهههههه امروز چه روزه تخمییه اصلا حوصله ندارم بلند شم هوفففف
بعد نیم ساعت قر قر کردن دیدم صدای تیهونگ در اومد
-نمیخوای ساکت شی؟
+نه
-میخوای ساکتت کنم عزیزم؟
+الان که فک میکنم فکم خسته شدش تازشم باید برم حموم
مث جت بلند شدم رفتم حمو که تیهونگ گفت
-بلاخره که بیرون میای
از دید جیمین
×یونگییییییییی
پسر بزرگتر لای چشماشو بزور باز کرد گفت
# چته وحشی؟
×وحشی خودتی بیشور
#فعلا که تو داری عربده میزنی سر صبح منو از خواب نازم بیدار میکنی
پسر چشماشو بست که یهو سنگینیه یه نفرو رو شکمش احساس کرد ولی احیتی نداد که یهو رو گردنش احساس سوزش کرد چشماشو با سرع ت باز کرد و به پسر کوچک تر که رو شکمش بود با تعجب نگا ه کرد.....
در خماری بمانید😔
شرط خواستی ندارم لایک ۵ تا بشه میزارم
چقدر من خوبم😔
از دید کوک
خواب بودم که با صدای الارم پدصگ بلند شدم فوشی نثارش کردم و خاموشش کردم و چرخیدم به اون سمت عه راستی یادم رفت خودمو معرفی کنم من کوکم ۲۲سالمه و دوست پسره بزرگترین و خطناک ترین مافیای جهان یعنی کیم تیهونگم
تیهونگ من کیم تیهونگ بزرگترین و خطرناک ترین مافیای جهانم و ۲۷ سالمه و فعلا داخل سئولم و امروز یه ملاقات با یه باند مافیای دیگه دارم که صاحبش صمیمی ترین دوستم داخل مافیا یعنی مین یونگیه
یونگی
من دومین مافیای خطرناک داخل جهانم البته از اونجایی که من تیهونگ کلا باهم کار میکنیم باید بگم باهم یه مافیای خیلی قوی هستیم من ۲۸ سالمه و یه دوست پسره کیوت دارم که اسمش پارک جیمینه البته در بیشتر موارد خطرنتک به نظر میاد
جیمین
من ۲۶ سالمه دوست پسرم یه مافیاست که با یکی از صمیمی ترین دوستاش که بزرگترین مافیای جهانه یعنی تیهونگ همکاری میکنه که دوس پسرش دوست صمیمیه یعنی جئون جونگ کوک
خب خوصوصیاتشونم خودتون میدونید دیگ نمیخواد بگم
از دید کوک
+اهههههه امروز چه روزه تخمییه اصلا حوصله ندارم بلند شم هوفففف
بعد نیم ساعت قر قر کردن دیدم صدای تیهونگ در اومد
-نمیخوای ساکت شی؟
+نه
-میخوای ساکتت کنم عزیزم؟
+الان که فک میکنم فکم خسته شدش تازشم باید برم حموم
مث جت بلند شدم رفتم حمو که تیهونگ گفت
-بلاخره که بیرون میای
از دید جیمین
×یونگییییییییی
پسر بزرگتر لای چشماشو بزور باز کرد گفت
# چته وحشی؟
×وحشی خودتی بیشور
#فعلا که تو داری عربده میزنی سر صبح منو از خواب نازم بیدار میکنی
پسر چشماشو بست که یهو سنگینیه یه نفرو رو شکمش احساس کرد ولی احیتی نداد که یهو رو گردنش احساس سوزش کرد چشماشو با سرع ت باز کرد و به پسر کوچک تر که رو شکمش بود با تعجب نگا ه کرد.....
در خماری بمانید😔
شرط خواستی ندارم لایک ۵ تا بشه میزارم
چقدر من خوبم😔
۳.۸k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.