ادامش
ادامش
جیمین«نذاشت حرفم رو کامل کنم و رفت......راستش منم یه حسایی بهش داشتم......بلند شدم رفتم خونش......از اونجایی که خیلی خوب میشناسمش مطمئن بودم خونس.....
*دینگ دینگ
هیسو«کیه؟*با گریه.....بلند شدم رفتم در و باز کردم.......اولش جا خوردم ولی اون جیمین بود.....همین که در باز شد اومد و لباش.....رو....گذاشت.....رو..ل...ب...هام......
جیمین«از جدا شدم .....«نذاشتی من حرفم رو بگم که...راستش منم دوست دارم.....
هیسو«واقعا
جیمین«اوهوم
هیسو«پریدم بغلش و محکم بغلش کردم«پس هیچوقت ترکم نکن
جیمین«قول میدم
پایااانننننن
جیمین«نذاشت حرفم رو کامل کنم و رفت......راستش منم یه حسایی بهش داشتم......بلند شدم رفتم خونش......از اونجایی که خیلی خوب میشناسمش مطمئن بودم خونس.....
*دینگ دینگ
هیسو«کیه؟*با گریه.....بلند شدم رفتم در و باز کردم.......اولش جا خوردم ولی اون جیمین بود.....همین که در باز شد اومد و لباش.....رو....گذاشت.....رو..ل...ب...هام......
جیمین«از جدا شدم .....«نذاشتی من حرفم رو بگم که...راستش منم دوست دارم.....
هیسو«واقعا
جیمین«اوهوم
هیسو«پریدم بغلش و محکم بغلش کردم«پس هیچوقت ترکم نکن
جیمین«قول میدم
پایااانننننن
۸۸.۰k
۲۰ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.