فروشنده عشق
فروشنده عشق
part②⑦
ویو ا/ت
تو راه اتاق هیونگ که بودم اتفاقی دکترشو دیدمو دویدم سمتش
ا/ت:اقای دکتر اقای دکتررر
دکتر چانگ: بله بفرمایید؟
ا/ت: خواهرم چشه؟
دکتر چانگ: خواهرتون؟ منظورتون کیه؟
ا/ت: کیم هِیونگ
دکتر چانگ: اها متوجه شدم..... امم راستش خواهرتون....
ا/ت: خواهرم چشه؟
دکتر چانگ: رفته تو کما
ا/ت: چیییییییییییی؟
ویو جیهوپ:
کل بیمارستانو داشتم دنبالش میگشتم اما نبود
خواستم از پله ها برم بالا که صدای دادشو از راهرو بغلی شنیدمو سریع دویدم سمتش
وقتی رسیدم پیشش گفتم
جیهوپ:چیشده؟ حالت خوبه؟ چرا داد زدی؟
ا/ت: خواهرم..... هِیونگ رفته تو کما اما تو به من گفتی حالش خوبههههههه(با داد و گریه)
جیهوپ: اروم باش....
ا/ت: اروم باشمممم؟ واقعا داری میگی اروم باشم؟ ازت متنفرممممم دروغگوی عوضی.... از همتون متنفرم از تو از داداشات از همهههه مخصوصا اون داداشت که خواهرمو به این وضع انداخت(با داد و گریه به همراه زدن جیهوپ، خودتون تصور کنید دیگه😂)
شرایط پارت بعد👇🏻
لایک: 30
کامنت: 30
part②⑦
ویو ا/ت
تو راه اتاق هیونگ که بودم اتفاقی دکترشو دیدمو دویدم سمتش
ا/ت:اقای دکتر اقای دکتررر
دکتر چانگ: بله بفرمایید؟
ا/ت: خواهرم چشه؟
دکتر چانگ: خواهرتون؟ منظورتون کیه؟
ا/ت: کیم هِیونگ
دکتر چانگ: اها متوجه شدم..... امم راستش خواهرتون....
ا/ت: خواهرم چشه؟
دکتر چانگ: رفته تو کما
ا/ت: چیییییییییییی؟
ویو جیهوپ:
کل بیمارستانو داشتم دنبالش میگشتم اما نبود
خواستم از پله ها برم بالا که صدای دادشو از راهرو بغلی شنیدمو سریع دویدم سمتش
وقتی رسیدم پیشش گفتم
جیهوپ:چیشده؟ حالت خوبه؟ چرا داد زدی؟
ا/ت: خواهرم..... هِیونگ رفته تو کما اما تو به من گفتی حالش خوبههههههه(با داد و گریه)
جیهوپ: اروم باش....
ا/ت: اروم باشمممم؟ واقعا داری میگی اروم باشم؟ ازت متنفرممممم دروغگوی عوضی.... از همتون متنفرم از تو از داداشات از همهههه مخصوصا اون داداشت که خواهرمو به این وضع انداخت(با داد و گریه به همراه زدن جیهوپ، خودتون تصور کنید دیگه😂)
شرایط پارت بعد👇🏻
لایک: 30
کامنت: 30
۹.۶k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.