جدا جدا

.
جدا جدا

برای اوج نوشتند بال وا شده را
نزول نیست، به معراج آشنا شده را

تو هَمزه اَحَد و حمزه اُحد هستی
چگونه شرح دهم جلوه ی دوتا شده را

قسم به حرمت جعفر تو نیز طیاری
قفس چگونه بگیرد تن رها شده را

خودی شکستی و آوازه ات فراتر رفت
خدا بلند کند خاک مصطفی شده را

تو ایستاده ای و ایستاده میمانی
شکست نیست ، بدست نبی بنا شده را

به بازویت "اسداللهی "علی وصل است
سپاه نیست جلودار مرتضی شده را

به روی خاکی و پیغمبر خدا مانده است
چگونه جمع کند این جدا جدا شده را

کفن که برتن تو کرد ، گریه کرد و نشست
کنار پیکر تو دید بوریا شده را

خدا به خواهر غمدیده ی تو رحم کند
اگر نگاه کند جسم جابجا شده را

علی اکبر لطیفیان

#لطیف#
#اکبر#لطیفیان#
#شعر#ائینی#
دیدگاه ها (۱)

...گفت چشمانت را ببند،می خواهیم قایم باشک بازی کنیمتا چشمانم...

...فرقی نمی کند مرداد باشد یا آذرتو با رفتن اتپاییز را آوردی...

A man washes his body at an old public bath called ‘Garmabeh...

Muslim clergymen chatting away at the building constructed a...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط