سلام بچه ها معذرت میخوام که خیلی تاخیر میندازم بین پارتا

سلام بچه ها معذرت میخوام که خیلی تاخیر میندازم بین پارتا ولی حمایت ندارم برای همین یادم میره بزارم ولی سعی میکنم
........
ا/ت ویو
چرا تهیونگ انقدر عجیب رفتار میکنه اما قطعا مشکل از من نیست (نه بابا )
شب
رفتیم سر میز شام منتظر شاه موندیم هههوووففف چقدر این شاه طول میده حوصلم سر رفت
♧ سلام بچه های عزیزم ( چه مهربون )
+_♤ سلام پدر جان
♧ بفرمایید بخورید
خیلی اروم غذا میخوردیم که
♧ راستی ا/ت دخترم عروسی رو گذاشتم برای پس فردا
یهو غذا پرید تو گلوم سرفه زدم یعنی چی چرا انقدر زود اه اینم شانس ماست
_اشکال نداره ما راضییم
ای بابا از طرف خودت حرف بزن نه من
+ ببخشید من دیگه میرم بخوابم
♧ دخترم هنوز هیچی نخوردی
+ نه ممنون پدر جان سیر شدم
دوباره ناراحتی اینکه دیگه مامان بابا رو نمیبینم و اینکه ازدواجم زوریه سراغم اومد ولی تا به تخت رسیدم خوابم برد........
دیدگاه ها (۱)

سیاه و سفیدتهیونگ ویورفتم یه سر به ملکه عزیزم بزنم اره اسمشو...

سیاه و سفیدکه یه لباسی چشممو گرفت رخشان بود مثل همیشه سیاه و...

تهیونگ یه تیکه گوشت گکرد تو دهنم (بعید میدونم چیز جالبی بوده...

پشمام

love Between the Tides³¹شبتهیونگرفتم بیمارستان تهیونگ: ببخشی...

●بال های سیاه و سفید○پارت 15

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط