***(بسم رب الزهرا)***
***(بسم رب الزهرا)***
بر دل تلاوت میشود آیات حزن...
روزها بعد از نبی میگذرند و شمع عمر حیدر،بعد آن غروب،رفته رفته خاموش میشود...
صورت مادر میان کوچه ای نیلی شد و...
روی اورا همسرش دیگر ندید!!
جوان بانوی حیدر..
در زمین و آسمان بانوست..
و اما...
حیف ازان بانو..
گلی تازه شکفته در میان خار و خاشاک است...
واما حیف ازان بانو...
انیس و مونس حیدر ببین حالا چگونه میپیچد به خود..
درد بازو یک طرف..
زخم پهلو یک طرف..
غصه ی مولا حسن هم یک طرف...
الایا اهل العالم...
فاطمیه نزدیک است
پ.ن:لعن الله من عاداک یاعلی
*(میرزا ی بی تعلق)*
*(نوای مجنووووون)*
بر دل تلاوت میشود آیات حزن...
روزها بعد از نبی میگذرند و شمع عمر حیدر،بعد آن غروب،رفته رفته خاموش میشود...
صورت مادر میان کوچه ای نیلی شد و...
روی اورا همسرش دیگر ندید!!
جوان بانوی حیدر..
در زمین و آسمان بانوست..
و اما...
حیف ازان بانو..
گلی تازه شکفته در میان خار و خاشاک است...
واما حیف ازان بانو...
انیس و مونس حیدر ببین حالا چگونه میپیچد به خود..
درد بازو یک طرف..
زخم پهلو یک طرف..
غصه ی مولا حسن هم یک طرف...
الایا اهل العالم...
فاطمیه نزدیک است
پ.ن:لعن الله من عاداک یاعلی
*(میرزا ی بی تعلق)*
*(نوای مجنووووون)*
۵۷۰
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.