حال مرا مپرس که من ناخوشم بدم

حالِ مرا مپرس، که من ناخوشم... بدم...
این روزها به تلخ زبانی زبانزدم

تو با یقین به رفتنِ خود فکر می کنی
من نیز بینِ ماندن و ماندن مردّدم

گفتم که عاشقت شده ام، دورتر شدی
ای کاش لال بودم و حرفی نمی زدم

گفتم که: «مُردم از غم» و گفتی: «به حرف نیست!»
ای کاش من حریف زبانِ تو می شدم...
دیدگاه ها (۱۷)

دستم را فشردو به نجوایم سه حرف گفت.سه حرفی که عزیزترین دارای...

یک مرد برای اینکه بتونهیک زن رو شاد نگه داره نیازی نیست بی ع...

🌸 بلد نبودی دوست داشتنِ منوکه باید وسط شلوغی زنگ میزدی میگفت...

دلخوش نشسته‌ام که شاید گذر کنیلعنت به شایدی که مهیّا نمی‌شود

روزهای زندگی‌ام گرم می‌گذرد با تو، به گرمای لحظه‌هایی که تو ...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط