Part

Part³⁰

_اههههه کاش حداقل میزاشت برم پیش لیااا

دیگه مغزم نمیکشید ب چیزی فک کنم سرمو گذاشم رو بالشتو سریع خوابم برد....

پرش زمانی به روز بعد:

ا/ت ویو:

یکم این ور اونور شدمو ساعتو نگا کردم

چییییی ساعت ۳ یا علیییی چقد خوابیدمممممممم...

بلند شدم رفتم دسشویی یه ابی به سر و صورتم زدمو یه هودی شلوار کرمی پوشیدمو رفتم بیرون...

چون امروز تعطیل بودیم نیازی نبود لباس خدمتکاری بپوشم...

رفتم تو سالنو جونگ کوکو دیدم

+به بههههه خانوم خوش خواب بلخره پاشدن

_خیلی خسته بودم واقعا

_امممم من چون ح..حوصلم سر رفته میرم باغ عمارت

+صب کن منم بات میام

_اوم

رفتیم بیرونو قدم زدیم

_م...میتونم ی سوالی ازت بپرسم

+گوش میدم(یکم سرد)

_پدرو مادرت کجان؟

+مردن

_عاااا...واقعا متاسفم

+اشکال نداره

+مادر پدر تو چی؟

_اوههه پدرم...پدرم که مدام کتکم میزدو فشم میداد..‌‌اونشبی که بیرون بودم از دستش فرار کردم...مادرمم بخاطر کارای بابام سکته کرد

+اوه چ زندگی ای داشتی

_اره تازه هنو نصفش مونده!!!

+اومم

_ی سوال دیگ

+(خنده)بپرس فوضول خانوم

_من فقد کنج کاوم(اخم)

+بله بله درست میگی...حالا سوالتو بپرس

_د...دوس دختر داشتی؟

+اره داشتم ولی کشتمش

_چیییییییی(داد)

+مرگگگ گوشم کر شد..‌.بم خیانت کرد منم تو وان حموم خفش کردم

_یا...‌خ...خود خداااااااا

+نیازی نیس بترسی ازم

(برگشت سمتو روبروم وایساد....با شصتش چونمو نوازش کردو گفت)

+البته تا وقتی خطایی نکنی(اروم)

_ب.‌‌....باشه

_من دیگه میرم داخل

+(پوزخند)

شرایط پارت بعد:

⁵⁰like
⁵⁰coment
دیدگاه ها (۸۷)

Hata fekrsham nakon!

Part³¹+(پوزخند)سریع رفتم داخل تو اتاقم...._یا خدا این دیوونس...

...

Fuck you.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط