ات+شوگا )
ات+شوگا_)
ویو ات
دیروز با شوکا دعوا کرده بودیم اونم چه دعوای سر منشی شرکتش تصمیم گرفتم از دلش در بیارم پس غذای موردعلاقه شو درست کردم لباس پوشیدم(عکسشو میزارم) رفتم سوار ماشین شدمو به سمت شرکتش حرکت کردم تو شرکت همه بهم سلام میکردن منم با تموم مهربونی سلام میکردم با خوشحالی رفتم طبقه بالا نزدیک اتاق کار شوگا بودم که با صدای حرف منشی شوکا سرجام میخکوب شدم
(منشی=)
= خب حالا میخوای چکار کنی
_ولش بابا خودش دوباره میاد معذرت میخواد زیاد روی کنه هم طلاقش میدم
ویو ات
در یکم باز کردم از لای در معلوم میشد اون داشت منشی رو میبوسید اشک تو چشمام حلقه زد
=خب دیگه من برم به کارام برسم
_باشه برو چاگی
در باز شد که منشی اومد
=ا..ات
ویو شوکا
چی ات اون اینجا چکار میکنه
_ ات عشقم اینجا چکار میکنی
+فردا برگه طلاق و میفرستم دم خونت
_چی میگی برای خودت
+مگه همینو نمیخواستی(گریه)
_نگاه اون چیزای که شنیدی..
+ به هرحال اصلا حق داری کی میخواد با من باشه تو ادمای اروم رو دوست داری من وحشیم همیشه (گریه)
ویو ات
میخواستم برم که شوگا دستمو کشید برد داخل اتاق کارش روی مبل انداخت
_ خب کجا میخواستی بری
+به تو چه
اومد روم خیمه زد
_ هیجا نمیری تو وحشی لجباز خودمی
بعد اون حرفشو لبامو بوس کرد از روم بلند شد
_خونه کار دارم باهات فعلان ولت میکنم
+برایچی نمیری پیش اون منشی
_ات چرا باید برم تو هنوز نفهمیدی قضیه چیه
+مگه چیه که بهم باید خیانت کنی(گریه)
_اوخی کیتنم گریه نکن (رفت اشکاشو پاک کرد)
_ببین اون دختر صاحب شرکتی که باهاش قرار داد بستم اگه باهاش گرم نگیرم همچیزم از دستم میره تازه گفتن اگه باهاش نباشم یه بلای سر تو میارن
+چرا من
_نمیدونم بعد میخوای من بدون تو چکار کنم لجباز من
+آکی فقط دیکه بوسش نکن
_چشم هرچی شما بگین (دوباره بوسش کرد)
_خب من اینجا کار دارم میخوای بری خونه یا
+پیشت میمونم
_باشع(خنده)
این که دیگه اصمات نداره فقط بوسش کرد
ویو ات
دیروز با شوکا دعوا کرده بودیم اونم چه دعوای سر منشی شرکتش تصمیم گرفتم از دلش در بیارم پس غذای موردعلاقه شو درست کردم لباس پوشیدم(عکسشو میزارم) رفتم سوار ماشین شدمو به سمت شرکتش حرکت کردم تو شرکت همه بهم سلام میکردن منم با تموم مهربونی سلام میکردم با خوشحالی رفتم طبقه بالا نزدیک اتاق کار شوگا بودم که با صدای حرف منشی شوکا سرجام میخکوب شدم
(منشی=)
= خب حالا میخوای چکار کنی
_ولش بابا خودش دوباره میاد معذرت میخواد زیاد روی کنه هم طلاقش میدم
ویو ات
در یکم باز کردم از لای در معلوم میشد اون داشت منشی رو میبوسید اشک تو چشمام حلقه زد
=خب دیگه من برم به کارام برسم
_باشه برو چاگی
در باز شد که منشی اومد
=ا..ات
ویو شوکا
چی ات اون اینجا چکار میکنه
_ ات عشقم اینجا چکار میکنی
+فردا برگه طلاق و میفرستم دم خونت
_چی میگی برای خودت
+مگه همینو نمیخواستی(گریه)
_نگاه اون چیزای که شنیدی..
+ به هرحال اصلا حق داری کی میخواد با من باشه تو ادمای اروم رو دوست داری من وحشیم همیشه (گریه)
ویو ات
میخواستم برم که شوگا دستمو کشید برد داخل اتاق کارش روی مبل انداخت
_ خب کجا میخواستی بری
+به تو چه
اومد روم خیمه زد
_ هیجا نمیری تو وحشی لجباز خودمی
بعد اون حرفشو لبامو بوس کرد از روم بلند شد
_خونه کار دارم باهات فعلان ولت میکنم
+برایچی نمیری پیش اون منشی
_ات چرا باید برم تو هنوز نفهمیدی قضیه چیه
+مگه چیه که بهم باید خیانت کنی(گریه)
_اوخی کیتنم گریه نکن (رفت اشکاشو پاک کرد)
_ببین اون دختر صاحب شرکتی که باهاش قرار داد بستم اگه باهاش گرم نگیرم همچیزم از دستم میره تازه گفتن اگه باهاش نباشم یه بلای سر تو میارن
+چرا من
_نمیدونم بعد میخوای من بدون تو چکار کنم لجباز من
+آکی فقط دیکه بوسش نکن
_چشم هرچی شما بگین (دوباره بوسش کرد)
_خب من اینجا کار دارم میخوای بری خونه یا
+پیشت میمونم
_باشع(خنده)
این که دیگه اصمات نداره فقط بوسش کرد
۸.۶k
۰۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.