شهید محمد طایی
صدای افسر در بلندگو پیچید: «شاهنشاه آریا مهر». ناگهان صدای خنده سکوت میدان صبحگاه را شکست. همه با تعجّب به شخصی که هنوز میخندید، نگاه کردند. محمد طائی بود. برای همین به جرم مسخره کردن شاه به زندان افتاد و تا پایان دورهی آموزش آزار و اذیت شد.
به گزارش ایسنا، محمد طایی سیام خرداد 1333 در محلهی قلعه دختر یکی از محلاّت قدیمی شهر کرمان متولد شد. تحصیلاتش را در دبستان کورش و دبیرستانهای شاهپور (دکتر شریعتی) و ایرانشهر کرمان به پایان رساند. در سال ۱۳۵۱ دیپلم گرفت و به خدمت سربازی فراخوانده شد. فقر مستمندان و درد مستضعفان محمد را به خود مشغول کرده بود و او رسیدگی به نیازمندان را رسالت خویش میدانست.
مسخره کردن شاه با خندیدن
سال ۱۳۵۲ دوره آموزش سربازی را در پادگان گرگان میگذراند. هنگام مراسم صبحگاه همه خبردار ایستاده بودند. صدایی شنیده نمیشد؛ فقط صدای افسری که مراسم را اجرا میکرد، به گوش میرسید. صبحگاه به پایان نزدیک میشد. حالا فقط مانده بود مجری نام شاهنشاه را بر زبان بیاورد و حاضران با فریاد: «جاوید، جاوید، جاوید» مراتب عشق و علاقهی خود را به رژیم شاهنشاهی نشان دهند. صدای افسر در بلندگو پیچید: «شاهنشاه آریا مهر». ناگهان صدای خنده سکوت میدان صبحگاه را شکست. همه با تعجب به شخصی که هنوز میخندید، نگاه کردند. محمد طائی بود. برای همین به جرم مسخره کردن شاه به زندان افتاد و تا پایان دوره آموزش آزار و اذیت شد.
مهاجرت به کانادا
او پس از پایان سربازی در سال ۱۳۵۴ به عنوان کتابدار در آموزش و پرورش کرمان استخدام شد. یک سال بعد، ساواک که به فعالیتهای مذهبی و سیاسیاش مشکوک شده بود، او را زیر نظر گرفت. محمد به ناچار پانزدهم مهرماه ۱۳۵۶ برای ادامهی تحصل راهی کانادا شد تا در محیطی آزادتر به فعالیتهای ضد رژیم استبدادی ادامه دهد.
محمد در امریکا در رشته جامعه شناسی تحصیل میکرد و هم زمان با انجمن دانشجویان مسلمان، علیه رژیم ستمشاهی، فعالیت داشت. ساواک برای مقابله با جوانان انقلابی خارج از کشور، پدر آنها را احضار میکرد و نسبت به فعالیتهای مذهبی فرزندانشان هشدار میداد و میگفت حق بازگشت به ایران را ندارند. وقتی پدر محمد هشدار ساواک را دریافت کرد، مادر محمد به علت نگرانی نسبت به سرنوشت محمد و تصور شهادت محمد در خارج از کشور، بیمار شد.
به گزارش ایسنا، محمد طایی سیام خرداد 1333 در محلهی قلعه دختر یکی از محلاّت قدیمی شهر کرمان متولد شد. تحصیلاتش را در دبستان کورش و دبیرستانهای شاهپور (دکتر شریعتی) و ایرانشهر کرمان به پایان رساند. در سال ۱۳۵۱ دیپلم گرفت و به خدمت سربازی فراخوانده شد. فقر مستمندان و درد مستضعفان محمد را به خود مشغول کرده بود و او رسیدگی به نیازمندان را رسالت خویش میدانست.
مسخره کردن شاه با خندیدن
سال ۱۳۵۲ دوره آموزش سربازی را در پادگان گرگان میگذراند. هنگام مراسم صبحگاه همه خبردار ایستاده بودند. صدایی شنیده نمیشد؛ فقط صدای افسری که مراسم را اجرا میکرد، به گوش میرسید. صبحگاه به پایان نزدیک میشد. حالا فقط مانده بود مجری نام شاهنشاه را بر زبان بیاورد و حاضران با فریاد: «جاوید، جاوید، جاوید» مراتب عشق و علاقهی خود را به رژیم شاهنشاهی نشان دهند. صدای افسر در بلندگو پیچید: «شاهنشاه آریا مهر». ناگهان صدای خنده سکوت میدان صبحگاه را شکست. همه با تعجب به شخصی که هنوز میخندید، نگاه کردند. محمد طائی بود. برای همین به جرم مسخره کردن شاه به زندان افتاد و تا پایان دوره آموزش آزار و اذیت شد.
مهاجرت به کانادا
او پس از پایان سربازی در سال ۱۳۵۴ به عنوان کتابدار در آموزش و پرورش کرمان استخدام شد. یک سال بعد، ساواک که به فعالیتهای مذهبی و سیاسیاش مشکوک شده بود، او را زیر نظر گرفت. محمد به ناچار پانزدهم مهرماه ۱۳۵۶ برای ادامهی تحصل راهی کانادا شد تا در محیطی آزادتر به فعالیتهای ضد رژیم استبدادی ادامه دهد.
محمد در امریکا در رشته جامعه شناسی تحصیل میکرد و هم زمان با انجمن دانشجویان مسلمان، علیه رژیم ستمشاهی، فعالیت داشت. ساواک برای مقابله با جوانان انقلابی خارج از کشور، پدر آنها را احضار میکرد و نسبت به فعالیتهای مذهبی فرزندانشان هشدار میداد و میگفت حق بازگشت به ایران را ندارند. وقتی پدر محمد هشدار ساواک را دریافت کرد، مادر محمد به علت نگرانی نسبت به سرنوشت محمد و تصور شهادت محمد در خارج از کشور، بیمار شد.
۴.۵k
۱۲ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.