م حرف م زد سه تا پسرش شهد شده بودند

كم حرف مي زد. سه تا پسرش شهيد شده بودند.
ازش پرسيدم «چند سالته ،مادر جان؟» گفت :«هزار سال.»
خنديدم .
گفت: «شوخي نمي كنم. اندازه هزار سال بهم سخت گذشته .»
صداش مي لرزيد.

برای وطن و ناموس جون دادن و خون دل خوردن چقدر میتونید بی شرف باشید اخه!
#سلبریتی_وطن_فروش

👤 فائزه طلایی
دیدگاه ها (۱)

پشت صحنه اینجورین.بعد ناله و اعتراضات و کمپیناشون برای ماست#...

🎥 چرا درآمد فروش نفت سر سفره مردم نیامد؟🔹گفته شده در چند ماه...

به افتخار قهرمان کشورمون🌹🌷✌در حالیکه کیمیا علیزاده پشت به وط...

‏سرزمین BMW و بنز و زیمنس، به عصر زغال سنگ بازگشت!وزیر اقتصا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط