✔اون حرفامو باور نکرد
✔اون حرفامو باور نکرد
نگاه به ساعت نکرد
سوخت ولی تاول نزد
گفت اینجوری راحت ترم
خاکسترم با باد هم نرفت
جزغاله ی آهن منم
درخشان سایه بومت
سیب من رو گازم نزد
ضربه زد به ساقه ام تبر
سردت که شد هیزم منم
طول عشق رو متراژ نکرد
گفتم مجنون چشمات منم
خندید و باور نکرد
خشکیدم ولی بارون نزد
گفت به دلت صابون نزن
برده ی آسمون نباش
چشم به راه اون نباش
گنبد از ضربه ی اون تا زد و کبود شد
پیش چشم من سکوت رفیق شد با جنون
دستاشو انداخت به دور گردنم
گفت من آخرین دوستتم
حرفاتو با من بزن
باور آخر منم
خارج از نظم منم
غذای روحتم
گول ظاهر منم
مزه کن هرچند تلخه
بنوش یه جرعه
از این جام پر زهرش
ریخت
نوشیدم
بریز
بیشتر
سلامتی یاری که نیست پیشم
بریز
ریخت
نوشیدم
بیشتر
سلامتی بهشتی که گم کردم...✔
نگاه به ساعت نکرد
سوخت ولی تاول نزد
گفت اینجوری راحت ترم
خاکسترم با باد هم نرفت
جزغاله ی آهن منم
درخشان سایه بومت
سیب من رو گازم نزد
ضربه زد به ساقه ام تبر
سردت که شد هیزم منم
طول عشق رو متراژ نکرد
گفتم مجنون چشمات منم
خندید و باور نکرد
خشکیدم ولی بارون نزد
گفت به دلت صابون نزن
برده ی آسمون نباش
چشم به راه اون نباش
گنبد از ضربه ی اون تا زد و کبود شد
پیش چشم من سکوت رفیق شد با جنون
دستاشو انداخت به دور گردنم
گفت من آخرین دوستتم
حرفاتو با من بزن
باور آخر منم
خارج از نظم منم
غذای روحتم
گول ظاهر منم
مزه کن هرچند تلخه
بنوش یه جرعه
از این جام پر زهرش
ریخت
نوشیدم
بریز
بیشتر
سلامتی یاری که نیست پیشم
بریز
ریخت
نوشیدم
بیشتر
سلامتی بهشتی که گم کردم...✔
۲.۹k
۲۲ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.