رز مشکی
رز مشکی
پارت 4
+خب بچه ها چیزی که میخوام بگم شکه کنندس و قطعا عصبی میشی پس اول بذارید کامل توضیح بدم بعد
☆چی شده
×عجب بنال
+بیشعور داداشم اومد گفت که مادر و پدرم فرق کردن برگرد منم قبول کردم
☆چی تو بزور تو بزور از دستشون راحت شدی (عصبی بلند میشه و میکوپه رو میز)+اروم بخاطر این قبولکردم که هم انتقام بگیرم و به برادرم بفهمونم که اشغالن
÷هلن خیلی خطر ناکه
×نمیتونیم بذاریم تنها بری
☆برای اولین بار با این شل مغز ها موفقم باید با خودت شنوط (نمدونم درست یا نه) ببری و مخفی کنی
+اره فکر خوبی جاسوسامونم باید چند برابر کنیم و اماده باش بهشون بدیم که هرچی شد همون لحظه بگن چون پدرم قطعا نقشه داره برام اگه هم نمیرفتم ممکن بود برام اتفاقی بیوفته
×خب چند تا شنوت باید ببری و کجا باید بزاری
+نمیدونم کدوم عمارت بابام یا شاید هم عمارت بابام نباشه
☆دختر عموت و دختر خالت (خاندان هلن بزرگترین موقعیت شون این بود که مادر هلن با پدر هلن بزور ازدواج کردن برای همون هر ماه بعد از ازدواج شون یک مهمونی برگزار میکنن که هم طرف مادری هلن هست و هم پدری و الان وقت اون مهمونی و دختر خاله و دخترعو هلن بعد از قطع ارتباط هلن باز باهاش ارتباط داشتن) چی میتونن کمک کنن
÷راست میگه تازه باید یه فکری برای اتاق والدینت و اتاق کار اون اشغال کنیم
+دختر عموم و دختر خالم میتونن کمک کنن اتاقهاهم یه کاری میکنی م باید ببینمشون
☆اوم اوکی خب نوشیدنی بخوریم و بریم قمار
÷لاس زدن یادت نر
+راست میگه
☆×اروم عه
+خب اهان راستی (اتفاق صبح گفت که منشی چی گفته)
×اوکی براش ادم میزارم اگر دست ازپا خطا کنه میمیره
+میدونی خوشم نمیاد کسی بکشیم
☆بله چون بزرگترین مافیا جهانی و کارت تو شکجه عالی
÷هرکی زیر دستت شکنجه شده بعد از اینکه ولش کردی رفته کما و بعد مرگ
☆کسای که شکنجه میکنی هرکاری میکنن که بمیرن همه از شکنجه هات میترسن
+خب نفس بگیرین (دستشو تکون داد تا یکی از کارکنا بیاد)
@بله خانم
+یدونه ترکیبی صدرصد برای بقیه هم ویسکی بیار
@چشم
ویو خودم
همه نوشیدنی هاشونو خوردن و نیمه هوشیار بودن ولی هلن هوشیار بود
+خب بریم قمار
×واقعا من نمیام قمار میرم لا سبزنم
÷منم میرم برقصم
☆منم باید مواظبشون باشم
+باش من رفتم
ویو نامی
ساعت یک بود تصمیم گرفتم برم بار به عنوان جوکر (اسمش تو باند و تو دنیا مافیا امیدوارم منظورم بگیری) نشسته بود و داشتم نوشیدنی میخوردم تصمیم گرفتم قمار کنم پس رفتم سر میز که دیدم یه دختر با نقاب اومد وقتی اومد همه ساکت شدن و ترسیده بودن باید دوشز باشه خب هیچکس نمیدون اون کی البته من باید بفهمم خب بیا ببینیم چقدرماهر
پارت 4
+خب بچه ها چیزی که میخوام بگم شکه کنندس و قطعا عصبی میشی پس اول بذارید کامل توضیح بدم بعد
☆چی شده
×عجب بنال
+بیشعور داداشم اومد گفت که مادر و پدرم فرق کردن برگرد منم قبول کردم
☆چی تو بزور تو بزور از دستشون راحت شدی (عصبی بلند میشه و میکوپه رو میز)+اروم بخاطر این قبولکردم که هم انتقام بگیرم و به برادرم بفهمونم که اشغالن
÷هلن خیلی خطر ناکه
×نمیتونیم بذاریم تنها بری
☆برای اولین بار با این شل مغز ها موفقم باید با خودت شنوط (نمدونم درست یا نه) ببری و مخفی کنی
+اره فکر خوبی جاسوسامونم باید چند برابر کنیم و اماده باش بهشون بدیم که هرچی شد همون لحظه بگن چون پدرم قطعا نقشه داره برام اگه هم نمیرفتم ممکن بود برام اتفاقی بیوفته
×خب چند تا شنوت باید ببری و کجا باید بزاری
+نمیدونم کدوم عمارت بابام یا شاید هم عمارت بابام نباشه
☆دختر عموت و دختر خالت (خاندان هلن بزرگترین موقعیت شون این بود که مادر هلن با پدر هلن بزور ازدواج کردن برای همون هر ماه بعد از ازدواج شون یک مهمونی برگزار میکنن که هم طرف مادری هلن هست و هم پدری و الان وقت اون مهمونی و دختر خاله و دخترعو هلن بعد از قطع ارتباط هلن باز باهاش ارتباط داشتن) چی میتونن کمک کنن
÷راست میگه تازه باید یه فکری برای اتاق والدینت و اتاق کار اون اشغال کنیم
+دختر عموم و دختر خالم میتونن کمک کنن اتاقهاهم یه کاری میکنی م باید ببینمشون
☆اوم اوکی خب نوشیدنی بخوریم و بریم قمار
÷لاس زدن یادت نر
+راست میگه
☆×اروم عه
+خب اهان راستی (اتفاق صبح گفت که منشی چی گفته)
×اوکی براش ادم میزارم اگر دست ازپا خطا کنه میمیره
+میدونی خوشم نمیاد کسی بکشیم
☆بله چون بزرگترین مافیا جهانی و کارت تو شکجه عالی
÷هرکی زیر دستت شکنجه شده بعد از اینکه ولش کردی رفته کما و بعد مرگ
☆کسای که شکنجه میکنی هرکاری میکنن که بمیرن همه از شکنجه هات میترسن
+خب نفس بگیرین (دستشو تکون داد تا یکی از کارکنا بیاد)
@بله خانم
+یدونه ترکیبی صدرصد برای بقیه هم ویسکی بیار
@چشم
ویو خودم
همه نوشیدنی هاشونو خوردن و نیمه هوشیار بودن ولی هلن هوشیار بود
+خب بریم قمار
×واقعا من نمیام قمار میرم لا سبزنم
÷منم میرم برقصم
☆منم باید مواظبشون باشم
+باش من رفتم
ویو نامی
ساعت یک بود تصمیم گرفتم برم بار به عنوان جوکر (اسمش تو باند و تو دنیا مافیا امیدوارم منظورم بگیری) نشسته بود و داشتم نوشیدنی میخوردم تصمیم گرفتم قمار کنم پس رفتم سر میز که دیدم یه دختر با نقاب اومد وقتی اومد همه ساکت شدن و ترسیده بودن باید دوشز باشه خب هیچکس نمیدون اون کی البته من باید بفهمم خب بیا ببینیم چقدرماهر
۲.۲k
۱۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.