یهو زد رو ترمز با تعجب نگاهش کردم گفت:موهاتو بزن تو
یهو زد رو ترمز با تعجب نگاهش کردم گفت:موهاتو بزن تو
ترسیده بودم، حرصم گرفت، گفتم بخاطر این منو ترسوندی؟!
با اخم نگام کرد و گفت: مگه نمیبینی چجوری بهت زل زده؟!
دورو برم رو نگاه کردم، اخه ساعت سه شب کی تو جاده بود!!
گیج و گنگ پرسیدم :کی؟!
گفت:اونا،ماهو ببین چجوری نگات میکنه!ستاره هارونمیبینی چجوری زل زدن بهت!؟باد ُو نیگا چجوری دست میکشه لای موهات!
با لبخند نگاهش کردم و گفتم : اونا منو نگا میکنن، ماه من که فقط تویی
کلافه نگاهی به دور و انداخت و گفت: ببین، یا دست بادو کوتاه کن،یا چشم ماه و ستاررو بپوشون،وگرنه بلند میشم این شبه لعنتی رو روزش میکنم که نه ماهی بمونه، نه ستاره ای!!
ترسیده بودم، حرصم گرفت، گفتم بخاطر این منو ترسوندی؟!
با اخم نگام کرد و گفت: مگه نمیبینی چجوری بهت زل زده؟!
دورو برم رو نگاه کردم، اخه ساعت سه شب کی تو جاده بود!!
گیج و گنگ پرسیدم :کی؟!
گفت:اونا،ماهو ببین چجوری نگات میکنه!ستاره هارونمیبینی چجوری زل زدن بهت!؟باد ُو نیگا چجوری دست میکشه لای موهات!
با لبخند نگاهش کردم و گفتم : اونا منو نگا میکنن، ماه من که فقط تویی
کلافه نگاهی به دور و انداخت و گفت: ببین، یا دست بادو کوتاه کن،یا چشم ماه و ستاررو بپوشون،وگرنه بلند میشم این شبه لعنتی رو روزش میکنم که نه ماهی بمونه، نه ستاره ای!!
۵.۴k
۲۶ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲۷۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.