میشود از آنجا

می‌شود از آنجا
خورشید را به غربت گلهای شمعدانی مهمان کرد
یک پنجره برای من کافی است
من از دیار عروسکها می‌آیم
از زیر سایه‌های درختان کاغذی
در یک باغ کتاب مصور
از فصلهای خشک تجربه‌های عقیم دوستی و عشق
در کوچه‌های خاکی معصومیت

از سالهای رشد حروف رنگ‌پریده رنگ الفبا...

#فروغ_فرخزاد
دیدگاه ها (۰)

حضورت بهشتی‌ستکه گریزِ از جهنم را توجیه می‌کند،دریایی که مرا...

در هوای دوگانگی، تازگی چهره ها پژمرد... #سهراب_سپهری

معشوق من انسان ساده‌ای‌ستانسان ساده‌ای که من او رادر سرزمین ...

هردم خیال دوستچون ماهتاب بر سر ویرانه‌های دلمستانه پای کوبد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط