دستی به سر و روی دلم باز بیار

دستی به سر و روی دلم باز بیار
آهی تو از این سینه ی تب دار برآر


لا حول ولا ... خوانده ام از تنهائی
وا کن قفسم را و ... دلم را بردار
#لیلا_بهادری
دیدگاه ها (۱)

هرروزبه یک بهانه درگیر شدیم بالقمه ایی ازگرسنگی سیر شدیم از...

از خویش همیشه نردبان می سازد صد پله به سوی آسمان می سازد ازم...

‍ خوشبختی یعنیواقف بودن به اینکه هرچه داریماز رحمت خداستو هر...

‍ قلمت رابردار.. بنویس از همه ی خوبی ها..زندگی ..عشق ..امید....

*وقتی می‌رید برای تولد دوست اونا لباس بخرید و ات هم یه لباس ...

این آخرین بار است که آبادی تمام شهر ها را درون چشم هایت میبی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط