بگریست چشم دشمن من بر حدیث من

بگریست چشمِ دشمنِ من بر حدیثِ من

فضل از غریب هست و وفا در قریب نیست
#سعدی
دیدگاه ها (۵)

همه جوان ها بالاخره یک روز عاشق می شوند ولی همه زندگی به هما...

آیا زن‌ها تصور می‌کنند مردان فقط بدلیل جاذبه‌های جنسی به سمت...

چو خواندی درسِ آزادی گلستان می‌شود زندانکه روزِ جمعه بازیگاه...

جوانی رفت وما دیدیم ونگرفتیم دامانشبه لرزان دست چون گیریم در...

آیین برادری و شرط یاریآن نیست که عیب من هنر پنداریآنست که گر...

کهن شود همه کس را به روزگار ارادت

در این روز خجسته خوش روح شد احوالهکند دوستان شادی چو دشمنگری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط