به کجا پر بزنم ؟! من که پرم ریخته است
به کجا پر بزنم ؟! من که پرم ریخته است
شهر آوار شده روی سرم ریخته است !
من به شوق قفس ات آمده ام، در بگشا
وعده ی دانه مده ، دور و برم ریخته است
سر کشیدم که دل دوست نرنجد ، چه کنم ؟!
زهر در ساغر من همسفرم ریخته است
شمع ام و بعد تو دیگر دل من روشن نیست
قطره قطره بدنِ شعله ورم ریخته است
ماهی قرمز کوچک ، دل من پر تَـرک است
آب این تنگ تو را تا ببرم ، ریخته است
ترسم این است که در شهر شما سیل شود
اشکهایی که فقط نامه برم ریخته است
خواستم پیش تو برگردم و عاشق باشم
هر چه پل بود ولی پشت سرم ریخته !!
شهر آوار شده روی سرم ریخته است !
من به شوق قفس ات آمده ام، در بگشا
وعده ی دانه مده ، دور و برم ریخته است
سر کشیدم که دل دوست نرنجد ، چه کنم ؟!
زهر در ساغر من همسفرم ریخته است
شمع ام و بعد تو دیگر دل من روشن نیست
قطره قطره بدنِ شعله ورم ریخته است
ماهی قرمز کوچک ، دل من پر تَـرک است
آب این تنگ تو را تا ببرم ، ریخته است
ترسم این است که در شهر شما سیل شود
اشکهایی که فقط نامه برم ریخته است
خواستم پیش تو برگردم و عاشق باشم
هر چه پل بود ولی پشت سرم ریخته !!
۸۳۹
۳۰ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.