۲ روز بعد
۲ روز بعد
+فقط ۳ روز به عروسی مونده بود جیمین رفته بود سرکار منم کاملا خوب شده بودم عالی بودم جیمینم فکر کنم۳ ساعت دیگه بیاد
۳ ساعت بعد
+زنگ زدم به جیمین جواب نداد گفتم حتما کار داره پس نشستم یذره سریال دیدیم ۱ ساعت گذشت ساعت ۱ شب بود جیمین هنوز نیومده بود نگرانش شدم زنگ میزدم جواب نمیداد
_داشتم کارامو میکردم اصلا حواسم به ساعت نبود گوشیمم شارژش تموم شده بود ( شارژ برقی ) اههه یدفعه ساعت و دیدم ۱ شب بود یا خدااااا ا.تنگران شده حتما واییی سری کتمو پوشیدم و با ماشین به سمت عمارت رفتم
+هق هق ددی کجایی هق هق چی شده بهت هق هق چرا جواب نمیدی هققق تلفنتو هققق ددیم کجاست چه بلایی هق سرش اومده یدفعه در محکم باز شد ترسیدم رفتم پشت مبل قایم شدم
_ ا.ت قشنگمخوابی ؟
+ صدای ددی بود .... ددی هققق چرا جواب نمیدی سریع رفتم بغلش کردم چرا جواب نمیدادی چرا انقدر دیر اومدی
_ ببخشید ، ببخشید قشنگم حواسم به ساعت نبود گوشیمگ شارژش تموم شده بود سفت بغلم کرده بود منم بغلش کردم هیسس گریه نکن زندگیم گریه نکن خوشگلم
+هققق خیلی بدی نامردی ددی
_ چی ؟( جدی )
+ب.ببخشید خب هق نگرانت شدم ددی بد
_از بغلمجداش کردم موهاشو دادم پشت گوشش ببخشید ولی بی ادب شدیا بچه بدی ادب
+ ب.ببخشید
_ چرا لکنت گرفتی هوم سرش پایین بود خوشگلمصورتتو ازم پنهون نکن
+ دستموباز کردم بغلم کن تولوخدا خوابم میاد 🥺( با لحن بچه گونه )
_ باشه عزیزم برلی استایل بغلش کردم سرش رو سینم بود خوابش میاومد ولی نباید میخوابید چون باهاش کار داشتم
ا.ت نخوابی ها کارت دارم
+ چه کاری ( ترس )
_چرا ترسیدی هوم هیچی عزیزم سوال دارم ازت
+بلشه رفتیم اتاق نشست رو صندلیش و منمنشوند رو میز
_ خب ا.ت تو بابات چه کاره بود
+ خب بابام شرکت قرادادی کار میکرد
_ خب مامانت
+ خونه دار
_ تو برادر و خواهرت فقط سوهو و یونا
+ نه منیه خواهر کوچیکتر یعنی ۱۸ ساله دارم که برای ادامه تحصیل رفته فرانسه
_ واقعا ؟
+اره چرا این سوالات و میپرسی
_ هیچی فقط نیخوامبشناسمت راستی تو خانوادتون کی از لوس بود هوم ؟
+ خب یاااااا داری مسخرممیکنییییییی
_ ( خنده ) باشه عزیزم بیا بخواب
+ کجا
_ رو تخت
+ اها
+فقط ۳ روز به عروسی مونده بود جیمین رفته بود سرکار منم کاملا خوب شده بودم عالی بودم جیمینم فکر کنم۳ ساعت دیگه بیاد
۳ ساعت بعد
+زنگ زدم به جیمین جواب نداد گفتم حتما کار داره پس نشستم یذره سریال دیدیم ۱ ساعت گذشت ساعت ۱ شب بود جیمین هنوز نیومده بود نگرانش شدم زنگ میزدم جواب نمیداد
_داشتم کارامو میکردم اصلا حواسم به ساعت نبود گوشیمم شارژش تموم شده بود ( شارژ برقی ) اههه یدفعه ساعت و دیدم ۱ شب بود یا خدااااا ا.تنگران شده حتما واییی سری کتمو پوشیدم و با ماشین به سمت عمارت رفتم
+هق هق ددی کجایی هق هق چی شده بهت هق هق چرا جواب نمیدی هققق تلفنتو هققق ددیم کجاست چه بلایی هق سرش اومده یدفعه در محکم باز شد ترسیدم رفتم پشت مبل قایم شدم
_ ا.ت قشنگمخوابی ؟
+ صدای ددی بود .... ددی هققق چرا جواب نمیدی سریع رفتم بغلش کردم چرا جواب نمیدادی چرا انقدر دیر اومدی
_ ببخشید ، ببخشید قشنگم حواسم به ساعت نبود گوشیمگ شارژش تموم شده بود سفت بغلم کرده بود منم بغلش کردم هیسس گریه نکن زندگیم گریه نکن خوشگلم
+هققق خیلی بدی نامردی ددی
_ چی ؟( جدی )
+ب.ببخشید خب هق نگرانت شدم ددی بد
_از بغلمجداش کردم موهاشو دادم پشت گوشش ببخشید ولی بی ادب شدیا بچه بدی ادب
+ ب.ببخشید
_ چرا لکنت گرفتی هوم سرش پایین بود خوشگلمصورتتو ازم پنهون نکن
+ دستموباز کردم بغلم کن تولوخدا خوابم میاد 🥺( با لحن بچه گونه )
_ باشه عزیزم برلی استایل بغلش کردم سرش رو سینم بود خوابش میاومد ولی نباید میخوابید چون باهاش کار داشتم
ا.ت نخوابی ها کارت دارم
+ چه کاری ( ترس )
_چرا ترسیدی هوم هیچی عزیزم سوال دارم ازت
+بلشه رفتیم اتاق نشست رو صندلیش و منمنشوند رو میز
_ خب ا.ت تو بابات چه کاره بود
+ خب بابام شرکت قرادادی کار میکرد
_ خب مامانت
+ خونه دار
_ تو برادر و خواهرت فقط سوهو و یونا
+ نه منیه خواهر کوچیکتر یعنی ۱۸ ساله دارم که برای ادامه تحصیل رفته فرانسه
_ واقعا ؟
+اره چرا این سوالات و میپرسی
_ هیچی فقط نیخوامبشناسمت راستی تو خانوادتون کی از لوس بود هوم ؟
+ خب یاااااا داری مسخرممیکنییییییی
_ ( خنده ) باشه عزیزم بیا بخواب
+ کجا
_ رو تخت
+ اها
۴۲.۵k
۰۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.