+خودمم نمیدونم چم شده
+خودمم نمیدونم چم شده
_ ببینمخوبی زندگیم؟
+ اره من عالیممممممممممممم ( داد خوشحالی )
_ ( خنده) خیلی هم عالی
+ددی، ددی ،ددی ( پشت سرهم تند تند گفت )
_ جون ددی
+توروخداااا بستنی میخوام ددی توروخدا ددی
_ خودشو تو بغلم پایین بالا میپروند باشه باشه الان میگم بادیگاردا بگیرن
+ ممنونمممممم تو بهترین ددی دنیایی
_ مگه به غیر من ددی دیگه ای هم داشتی از خودم جداش کردم و عصبانی نگاش کردم
+ ن.نه به خدا دستمو کشید و برد تو اتاقم
_ تا پس فردا همینجا هستی به حرفت فکر کن نترس غذا و اب رو برات میارم رفتم بیرون و درو قفل کردم
اصلا نمیدونم چم شده حرفش خیلی بد بود انگار به کس دیگه ای هم ددی میگفته ایششش بادیگادد بستنیش و گرفته بود هوففف رفتم دوباره تو اتاقش رفته بود زیر پتو هههه فکر کرده گولش و میخورم کیوت هست ولی تنبیه لازمه
ا.ت بیا بستنیت جواب نمیداد رفتم پتو رو از روش کشیدم داشت گریه میکرد ولی برام الان مهم نبود تنبیه لازمه بلند شو لوس بازی درنیار
+هق هق ددی به خدا من هقق منظوری نداشتم هققق
_ساکت بلنددشو بخور رفتم سمت در که از پشت محکم بغلم کرد
+ددی تو رو خدااهققق سرم گیج رفت و چشمامسیاهی رفت آییی
_ فکر کردم الکی ناله کرد ولی وقتی دستاش شل شد سریع برگشتم سمتش ا.تتتتتتتتت بیهوش افتادم بغلم عشق ددی بلند شو اشتباه کردم عزیزدلم اجوماااااا دکتر کیم رو خبر کننن
؛ چ.چشم
_ گذاشتمش رو تخت موهاشو کنار زدم که کتر رسید
= قربان چیشده
_ تو روخدا هققق بگو حالش خوبه
_ ببینمخوبی زندگیم؟
+ اره من عالیممممممممممممم ( داد خوشحالی )
_ ( خنده) خیلی هم عالی
+ددی، ددی ،ددی ( پشت سرهم تند تند گفت )
_ جون ددی
+توروخداااا بستنی میخوام ددی توروخدا ددی
_ خودشو تو بغلم پایین بالا میپروند باشه باشه الان میگم بادیگاردا بگیرن
+ ممنونمممممم تو بهترین ددی دنیایی
_ مگه به غیر من ددی دیگه ای هم داشتی از خودم جداش کردم و عصبانی نگاش کردم
+ ن.نه به خدا دستمو کشید و برد تو اتاقم
_ تا پس فردا همینجا هستی به حرفت فکر کن نترس غذا و اب رو برات میارم رفتم بیرون و درو قفل کردم
اصلا نمیدونم چم شده حرفش خیلی بد بود انگار به کس دیگه ای هم ددی میگفته ایششش بادیگادد بستنیش و گرفته بود هوففف رفتم دوباره تو اتاقش رفته بود زیر پتو هههه فکر کرده گولش و میخورم کیوت هست ولی تنبیه لازمه
ا.ت بیا بستنیت جواب نمیداد رفتم پتو رو از روش کشیدم داشت گریه میکرد ولی برام الان مهم نبود تنبیه لازمه بلند شو لوس بازی درنیار
+هق هق ددی به خدا من هقق منظوری نداشتم هققق
_ساکت بلنددشو بخور رفتم سمت در که از پشت محکم بغلم کرد
+ددی تو رو خدااهققق سرم گیج رفت و چشمامسیاهی رفت آییی
_ فکر کردم الکی ناله کرد ولی وقتی دستاش شل شد سریع برگشتم سمتش ا.تتتتتتتتت بیهوش افتادم بغلم عشق ددی بلند شو اشتباه کردم عزیزدلم اجوماااااا دکتر کیم رو خبر کننن
؛ چ.چشم
_ گذاشتمش رو تخت موهاشو کنار زدم که کتر رسید
= قربان چیشده
_ تو روخدا هققق بگو حالش خوبه
۴۱.۸k
۰۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.