love is a killer
love is a killer
s.²
p.¹⁰
• یک هفته بعد •
( ساعت ۲ بعد از ظهر بود امروز خونه تنها بودم تهیونگ و سوهو رفته بودن سر کار و اجوما و خدمتکارا هم مرخصی بودن و امروز قرار بود با اکیپ دوستام بریم بیرون ساعت ۷ قرار بود برین کافه ای که پاتقمون بود من از حموم اومدم بیرون حوله تنم بود بندش باز بود میخواستم ببندمش که گوشیم زنگ خورد گوشیم رو بر داشتم نابی بود )
{مکالمه نابی و ات }
♡ الو
+ الو سلام میمون
♡ اگه من میمونم تو هم گاوی
+ اینهمه حیون چرا گاو ؟
♡ چون خیلی شبیه همین و جفتتون خیلی منگلین
+ یاااا بگزریم چرا زنگ زدی
♡ آها میخواستم بگم ساعت ⁶:⁴⁵ آماده باش میام دنبالت
+اوکی
♡ بای بای
+ بای
{ پایان مکالمه }
ویو ات
( گوشی رو انداختم رو تخت که یهو در باز شد تهیونگ بود )
+ ( جیغ بنفش )
- ( هل شد رفت بیرون درم بست ) هیچی ندیدم
+ آخه کی بدون در زدن سرش رو میندازه و میره تو اتاق یه دختر
- کی از حموم میاد بیرون و بند حولش رو نمیبنده
( لباسم رو پوشیدم موهام رو شونه زدم و رفتم بیرون )
+ پس دیدی
- ( جلو اومدن ) تو پارتنرمی چرا نباید بدنت رو نبینم
+عه چیزه تهیونگ سوهو نیومده ( خوردن به در )
- بحث رو عوض نکن ( فاصله شون فقط دو سانته )
+چ چیکار میکنی
- سوال منو جواب ندادی
+( حواسش نبود دستش رو گذاشت رو دست گیره در و در باش شد پخش زمین شد / رسما ریدی ) اخخخ
- چی شد ات حالت خوبه دستت پاهات کمرت درد نمیکنه؟ خوبی ؟
+خوبم ولی فکر کنم پام پیچ خورد
- ( یهو براید بغلش کرد و گذاشتش رو تخت ) کدوم پات
۱پای راستم
ویو ات
( آروم پاهام رو ماساژ میداد اون واقعا خیلی مهربونه عررر درسته خودش رو سرد جلوه میده ولی واقعا خیلی مهربونه )
- بهتر شد
+ اره ممنون ( رفت جلو و لپ تهیونگ رو بوسید / یدقیقه اون لحضه رو تصور کنید عرررررر اکلیلی شدم.حالم خوبه فقط یکم مواد زدم 😅 )
- جدیدا شیطون شدیا
+ اره دیگه من شیطون تو عم
-( یهو رو ات خیمه زد )
+ ( اروم ل.باش رو روی ل.بای تهیونگ گذاشت )
• ۵ مین بعد •
- +(از هم جدا شدن)
ادامه دارد .....
ببخشید میدونم کمه ولی پارت بعد قراره هیجان انگیز باشه
الانم برم بکپم خوابم میاد 🥱🥱
s.²
p.¹⁰
• یک هفته بعد •
( ساعت ۲ بعد از ظهر بود امروز خونه تنها بودم تهیونگ و سوهو رفته بودن سر کار و اجوما و خدمتکارا هم مرخصی بودن و امروز قرار بود با اکیپ دوستام بریم بیرون ساعت ۷ قرار بود برین کافه ای که پاتقمون بود من از حموم اومدم بیرون حوله تنم بود بندش باز بود میخواستم ببندمش که گوشیم زنگ خورد گوشیم رو بر داشتم نابی بود )
{مکالمه نابی و ات }
♡ الو
+ الو سلام میمون
♡ اگه من میمونم تو هم گاوی
+ اینهمه حیون چرا گاو ؟
♡ چون خیلی شبیه همین و جفتتون خیلی منگلین
+ یاااا بگزریم چرا زنگ زدی
♡ آها میخواستم بگم ساعت ⁶:⁴⁵ آماده باش میام دنبالت
+اوکی
♡ بای بای
+ بای
{ پایان مکالمه }
ویو ات
( گوشی رو انداختم رو تخت که یهو در باز شد تهیونگ بود )
+ ( جیغ بنفش )
- ( هل شد رفت بیرون درم بست ) هیچی ندیدم
+ آخه کی بدون در زدن سرش رو میندازه و میره تو اتاق یه دختر
- کی از حموم میاد بیرون و بند حولش رو نمیبنده
( لباسم رو پوشیدم موهام رو شونه زدم و رفتم بیرون )
+ پس دیدی
- ( جلو اومدن ) تو پارتنرمی چرا نباید بدنت رو نبینم
+عه چیزه تهیونگ سوهو نیومده ( خوردن به در )
- بحث رو عوض نکن ( فاصله شون فقط دو سانته )
+چ چیکار میکنی
- سوال منو جواب ندادی
+( حواسش نبود دستش رو گذاشت رو دست گیره در و در باش شد پخش زمین شد / رسما ریدی ) اخخخ
- چی شد ات حالت خوبه دستت پاهات کمرت درد نمیکنه؟ خوبی ؟
+خوبم ولی فکر کنم پام پیچ خورد
- ( یهو براید بغلش کرد و گذاشتش رو تخت ) کدوم پات
۱پای راستم
ویو ات
( آروم پاهام رو ماساژ میداد اون واقعا خیلی مهربونه عررر درسته خودش رو سرد جلوه میده ولی واقعا خیلی مهربونه )
- بهتر شد
+ اره ممنون ( رفت جلو و لپ تهیونگ رو بوسید / یدقیقه اون لحضه رو تصور کنید عرررررر اکلیلی شدم.حالم خوبه فقط یکم مواد زدم 😅 )
- جدیدا شیطون شدیا
+ اره دیگه من شیطون تو عم
-( یهو رو ات خیمه زد )
+ ( اروم ل.باش رو روی ل.بای تهیونگ گذاشت )
• ۵ مین بعد •
- +(از هم جدا شدن)
ادامه دارد .....
ببخشید میدونم کمه ولی پارت بعد قراره هیجان انگیز باشه
الانم برم بکپم خوابم میاد 🥱🥱
۷.۱k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.