بیب من برمیگردم

بیب من برمیگردم
پارت: 50

( تهیونگ )
داخل گوشیم بودم و میخواستم زنگ بزنم به جنی اما دستم اشتباهی خورد به توییتر و اولین چیزی که دیدم برام عجیب بود
یه نفر نوشته بود که من دنبال کیم تهیونگ میگردم و باهاش نسبت دارم اگه پیداش کردید به این شماره زنگ بزنید
شماره رو کپی کردم و رفتم داخل تلفنم و بهش زنگ زدم
که بعد دو بوق جواب داد صداش خیلی خیلی اشنا بود اما نمیدونستم صدای کیه
_ الو بله بفرمایید ؟
_ ببخشید من دیدم داخل توییتر دنبال یه نفر به نام کیم تهیونگ میگردید
_ بله درسته خب ؟
_ میتونم ببینمتون ؟
_ حتما داخل کافه پیکس امروز ساعت ۶ میبینمتون
_ چشم به امید دیدار
گوشی رو قطع کردم و به فکر رفتم چرا انقد صداش اشنا بود اصلا با من چیکار داشت
از فکر اومدم بیرون ساعت چهار بود سریع رفتم حموم و یه دوش نیم ساعته گرفتم ( تهیونگ جان نیم ساعت داخل حموم چیکار می‌کنی ؟)
از حموم بیرون اومدم و سریع موهامو و خشک کردم و یه استایل ساده زدم عطر مخصوصم رو زدم ساعت ۵ و نیم بود
سوار ماشینم شدم و راه افتادم
به کافه پیکس رسیدم یه نفر ماسک زده بود و دستشو برام بلند کرد و رفتم سر میزش
_ سلام اقای کیم تهیونگ ؟
_ بله خودم هستم و شما
_ شما کسی رو به نام جئون جونگکوک میشناسید؟
_ بله میشناسم ولی اون مرده