حالا که هوا داره سرد میشه
حالا که هوا داره سرد میشه
درستش این بود :
مادربزرگ زنده بود،
نوههاشو جمع میکرد دور کرسی
بساط چای و نخودچی کشمش و نقل
و قصههای قدیمی رو راه مینداخت...
.
اما چه کنیم که نه دیگه خونهای هست که دور هم جمع بشیم
و نه مادربزرگی که پای قصههاش بشینیم...
درستش این بود :
مادربزرگ زنده بود،
نوههاشو جمع میکرد دور کرسی
بساط چای و نخودچی کشمش و نقل
و قصههای قدیمی رو راه مینداخت...
.
اما چه کنیم که نه دیگه خونهای هست که دور هم جمع بشیم
و نه مادربزرگی که پای قصههاش بشینیم...
- ۷.۹k
- ۲۹ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط