جمعه ها

جمعه ها،
نه این که تعطیل باشد برای من!
فقط کرکره ی زندگی را میکشم پایین...
دو فنجان چای هل می‌ریزم
و بعد با خیالت،می نشینیم روی صندلی های لهستانی کهنه ی روی ایوان
و همانطور که خیره شده ایم
به دلگیریِ غروب آفتاب، به تو فکر می کنیم!


#طاهره_اباذری_هریس
دیدگاه ها (۰)

بیشتر بخند              ب شهریور        ‌ک می آید مهر پاییز ...

تکیه کلامش بود؛فرق نمی کرد موقع سلام یا وقت خداحافظی،می گفت:...

با لب جمعه لبت را به هوس می بوسماز همین لحظه و تا قطع نفس می...

بیا جمعه ها راشعر بخوانیم....آسمان را نفس کشیمبر حضور نمناک ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط