درخواستی

#درخواستی💕🌈
پارت ۲
دیدم صدای کیتی میاد گشنش بود آخی بیا گربه خوشگل ملوس من (چقدر چیز گفتم آخه.😅😅😅)
بهش غذا دادم رفتم آماده شدم و جلویی بار وایساده بودم این دختر نیومد ای بابا چند دقیقه دیگه وایسادم دیدم صدا زد
# ات
+زهر مار دختره دیونه معلومه کجایی منو کاشتی اینجا
#بد نشد دیگه
+دلم میخواد بزنم تو دهنش ولی حیف دوستمه چیکار کنم هعی ......
(نیم ساعت بعد تو بار )
#ات بیا بریم برقصیم
اوکی میام بریم داشتیم میرقصیدیم که نگاه های خیلی مردا روم بود آخه لباسم باز بود ولی اهمیتی ندادم و رقصیدیم بعدش رفتم چندتا بطری هم خوردیم یه لحظه نگاه ساعت کردم که چشمام چهارتا شد وای خدای من امکان ندارد چطور آخه ممکنه ساعت ۱۱/۵ بود وای خدا
گفتم میا میا بدووو بریم دور شده گفت چیشدع هنوز که دور نیست
+چی چی دور نیست تهیونک منو میکشه اگه بدون اینجام زنده زنده منو خاک می‌کنه وای خدا
رفتیم سوار تاکسی شدیم و که میا رفت خونه و منم رفتم خونه جلوی در که وایسادم از پنجره دیدم که چراغ ها خاموشه یکم خیالم راحت شد و کلید و انداختم رو در که همه جا تاریک بود و کفشم‌ رو در آوردم دیدم دوتا چشم جلومه ...................
دیدگاه ها (۳)

های من ا/ت هستم و کوک همسرمه و اون یه آدم خیلی مهربونی هست ...

P2دیدم کوک نگام می‌کنه و اومد بوسم کنه که هولش دادم رفت عقب ...

#درخواستی 💕🌈 سلام من ات و همسر تهیونگم،و منو تهیونگ همیشه رو...

های اون پیجم مسدود شده اینجا رو فالو کنین j.k_baby67پیج قبلی

Part9‌عاممممم... کوک:عاممم چی(اومد نزدیک تر و سرشو آورد جلو...

پارت ٢ هزار و یک شباز بابام خدافظی کردم سوار شدم حرکت کردیم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط