ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا
اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام
هرشب بخشی از ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا را با تأمل و دقت مطالعه کنیم
ج. ملاقاتهای مسیر راه مکه تا کربلا
8. چهار سوار
28 ذی الحجّه چهار سوار به نامهای نافع بن هلال، مجمع بن عبد اللّه، عمرو بن خالد و طَرِمّاح بر امام حسین علیه السلام وارد شدند. حرّ گفت: این چند تن از مردم کوفه اند. من آنها را بازداشت کرده و یا به کوفه برمی گردانم.
امام حسین علیه السلام فرمود: «من اجازه چنین کاری را نمی دهم و از آنان محافظت می کنم؛ زیرا اینها یاران من هستند، همانند اصحابی که از مدینه با من آمده اند؛ پس اگر بر آن پیمانی که با من بستی استواری، آنها را رها کن؛ و گرنه با تو می جنگم.» و حر از بازداشت آنها صرف نظر کرد.
امام حسین از آنها پرسید که از کوفه چه خبر دارید؟ مجمع گفت: «به اشراف کوفه رشوه هایی گزاف داده اند و چشم مال پرست آنها را پر کرده اند تا دلهای آنان را نسبت به بنی امیه نرم کنند و اینک یک دل و یک زبان با تو دشمنی می ورزند؛ اما سایر مردم دلشان با تو است؛ ولی فردا شمشیرهایشان به روی تو کشیده خواهد شد. حضرت در این منزل از شهادت قیس بن مسهر صیداوی اطلاع یافت و اشک در چشمانش حلقه زد و بعد از تلاوت آیه «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ»؛(47) فرمود: «اَللَّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا مَنْزِلاً کرِیماً عِنْدَک وَاَجْمَعْ بَینَنا وَاِیاهُمْ فِی مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِک؛(48) خدایا [بهشت را ]برای ما و شیعیان ما منزل کریم در نزد خودت قرار بده و ما و آنها را در سرای رحمتت جمع کن.»
47) احزاب/23.
48) کامل ابن اثیر، ج 4، ص 49؛ الفتوح، ج 5، ص 147.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
بر گرفته از سایت عرفان
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام
هرشب بخشی از ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا را با تأمل و دقت مطالعه کنیم
ج. ملاقاتهای مسیر راه مکه تا کربلا
8. چهار سوار
28 ذی الحجّه چهار سوار به نامهای نافع بن هلال، مجمع بن عبد اللّه، عمرو بن خالد و طَرِمّاح بر امام حسین علیه السلام وارد شدند. حرّ گفت: این چند تن از مردم کوفه اند. من آنها را بازداشت کرده و یا به کوفه برمی گردانم.
امام حسین علیه السلام فرمود: «من اجازه چنین کاری را نمی دهم و از آنان محافظت می کنم؛ زیرا اینها یاران من هستند، همانند اصحابی که از مدینه با من آمده اند؛ پس اگر بر آن پیمانی که با من بستی استواری، آنها را رها کن؛ و گرنه با تو می جنگم.» و حر از بازداشت آنها صرف نظر کرد.
امام حسین از آنها پرسید که از کوفه چه خبر دارید؟ مجمع گفت: «به اشراف کوفه رشوه هایی گزاف داده اند و چشم مال پرست آنها را پر کرده اند تا دلهای آنان را نسبت به بنی امیه نرم کنند و اینک یک دل و یک زبان با تو دشمنی می ورزند؛ اما سایر مردم دلشان با تو است؛ ولی فردا شمشیرهایشان به روی تو کشیده خواهد شد. حضرت در این منزل از شهادت قیس بن مسهر صیداوی اطلاع یافت و اشک در چشمانش حلقه زد و بعد از تلاوت آیه «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ»؛(47) فرمود: «اَللَّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا مَنْزِلاً کرِیماً عِنْدَک وَاَجْمَعْ بَینَنا وَاِیاهُمْ فِی مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِک؛(48) خدایا [بهشت را ]برای ما و شیعیان ما منزل کریم در نزد خودت قرار بده و ما و آنها را در سرای رحمتت جمع کن.»
47) احزاب/23.
48) کامل ابن اثیر، ج 4، ص 49؛ الفتوح، ج 5، ص 147.
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
بر گرفته از سایت عرفان
۵.۹k
۰۲ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.