داستان زندگی من پارت 7
ویو ا/ت
رسیدم خونه و دیدیم خونم انگار بمبمب ترکیده اوا رفتم بالا و لباسم و عوض کردم (اسلاید دو) بعدشم شروع کردم به تمیز کردم خونه و باید می خابیدم چون دوباره ساعت 4 باید می رفتم بیمارستان
فلش بک به ساعت 3:30
با صدای آلارم بیدار شدم و رفتم کارامو کردم و لباسمو پوشیدم (اسلاید سه) و آرایش ساده کردم و رفتم بیمارستان وقتی وارد شدم قرار بودم پدر جونگ کوک و چک کنم رفتم تو اتاقم روپوش سفیدم و پوشیدمو و گوشیمو گذاشتم تو جیبم رفتم سمت اتاق بابا جونگ کوک وقتی رفتم همون لحضه جونگ کوک هم رسیدم کنار تخت پدرش نشست بهترین اتاق بیمارستان و گرفته بودن و معاینش کردم و گفتم واسه فردا که عمل دارید اصلا استرس نداشته باشین بیماری شما قابل درمان هستش و کسی که شمارو عمل می کنه خودم هستم و تعظیم کوتا هی کردم و رفتم بیرون که جونگ کوک اومد و صدام صد
کوک:ا/ت
برگشتم نگاش کردم و اومدم سمتم
کوک:امید وارم سر این رقابت جون پدرمو نگیری
ا/ت:اونقدر هاهم خنگ نیستم که بخام جون بیمارمو بگیرم و رفتم
ویو کوک:
تو ذهنش
از چیزی که فکر می کردم هم بیشتر تغییر کرده فکر نکنم دیگه بتونم بهش اعتراف کنم چون احساس می کنم قراره ازم متنفر بشه
رسیدم خونه و دیدیم خونم انگار بمبمب ترکیده اوا رفتم بالا و لباسم و عوض کردم (اسلاید دو) بعدشم شروع کردم به تمیز کردم خونه و باید می خابیدم چون دوباره ساعت 4 باید می رفتم بیمارستان
فلش بک به ساعت 3:30
با صدای آلارم بیدار شدم و رفتم کارامو کردم و لباسمو پوشیدم (اسلاید سه) و آرایش ساده کردم و رفتم بیمارستان وقتی وارد شدم قرار بودم پدر جونگ کوک و چک کنم رفتم تو اتاقم روپوش سفیدم و پوشیدمو و گوشیمو گذاشتم تو جیبم رفتم سمت اتاق بابا جونگ کوک وقتی رفتم همون لحضه جونگ کوک هم رسیدم کنار تخت پدرش نشست بهترین اتاق بیمارستان و گرفته بودن و معاینش کردم و گفتم واسه فردا که عمل دارید اصلا استرس نداشته باشین بیماری شما قابل درمان هستش و کسی که شمارو عمل می کنه خودم هستم و تعظیم کوتا هی کردم و رفتم بیرون که جونگ کوک اومد و صدام صد
کوک:ا/ت
برگشتم نگاش کردم و اومدم سمتم
کوک:امید وارم سر این رقابت جون پدرمو نگیری
ا/ت:اونقدر هاهم خنگ نیستم که بخام جون بیمارمو بگیرم و رفتم
ویو کوک:
تو ذهنش
از چیزی که فکر می کردم هم بیشتر تغییر کرده فکر نکنم دیگه بتونم بهش اعتراف کنم چون احساس می کنم قراره ازم متنفر بشه
۱۵.۸k
۰۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.