پارت پنجم
پارت پنجم
عشق بد ♀️⛓️
میره خوشحال و سرزنده با یه دسته گل رفت در خونه شوگا
زینگ،زینگ اما..... کسی در رو باز نکرد چون شوگا تو حموم بود
میره نشست رو پله جلوی در بعد ۳۰ دقیقه دوباره زنگ زد زینگ ،زینگ
شوگا:بله !
میره:منم باز کن
شوگا :آها باشه اومدم
وایساااااااا اماااا شوگا میره رو چطور میشناسه😕😰
۵ روز پیش..... ، وقتی شوگا برای تفریح با جین رفته بود پیست اسکی اونجا میره اون رو میبینن و ازش خوشش میاد میره ، میاد پیش شوگا
مکالمه«
میره:سلام چطوری ؟
شوگا :سلام ممنون شما کاری دارین ؟
میره: اره ازتون خوشم اومده
شوگا :اووو خب باید هم ... اهممم 🙄
میره:اره شماره میدی؟
شوگا باشه بنویس«......۰۰۸۲
میره:باشه ممنون
بعد از رفتن میره جین برگشت به شوگا گفت
جین:پسر مطمئنی باهاش اوکیی😐
شوگا :اره بابا اونم خوشگله 😜
جین :به به دیگه نمیشه جمعش کرد
زمان حال موقع باز کردن در .....
این طرف ماجرا جیمین رفت بیمارستان و همزمان با اون گرمی تیر خورد 👀🏥
......
اگه کنجکاوی چطور میشه،زیر کامنت بنویس
پارت بعد در قسمت بعد منتظر باشید
♀️⛓️
عشق بد ♀️⛓️
میره خوشحال و سرزنده با یه دسته گل رفت در خونه شوگا
زینگ،زینگ اما..... کسی در رو باز نکرد چون شوگا تو حموم بود
میره نشست رو پله جلوی در بعد ۳۰ دقیقه دوباره زنگ زد زینگ ،زینگ
شوگا:بله !
میره:منم باز کن
شوگا :آها باشه اومدم
وایساااااااا اماااا شوگا میره رو چطور میشناسه😕😰
۵ روز پیش..... ، وقتی شوگا برای تفریح با جین رفته بود پیست اسکی اونجا میره اون رو میبینن و ازش خوشش میاد میره ، میاد پیش شوگا
مکالمه«
میره:سلام چطوری ؟
شوگا :سلام ممنون شما کاری دارین ؟
میره: اره ازتون خوشم اومده
شوگا :اووو خب باید هم ... اهممم 🙄
میره:اره شماره میدی؟
شوگا باشه بنویس«......۰۰۸۲
میره:باشه ممنون
بعد از رفتن میره جین برگشت به شوگا گفت
جین:پسر مطمئنی باهاش اوکیی😐
شوگا :اره بابا اونم خوشگله 😜
جین :به به دیگه نمیشه جمعش کرد
زمان حال موقع باز کردن در .....
این طرف ماجرا جیمین رفت بیمارستان و همزمان با اون گرمی تیر خورد 👀🏥
......
اگه کنجکاوی چطور میشه،زیر کامنت بنویس
پارت بعد در قسمت بعد منتظر باشید
♀️⛓️
۲.۵k
۰۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.