پارت ششم
پارت ششم
عشق بد ♀️⛓️
شوگا در رو باز کرد و میره رو با بدن لختش بغل کرد ، میره هم از شدت خجالت سرخ شده بود
اون ها رفتن تو خواب و خیال عاشقی اما....
نمیدونین که پدر گرمی با پدر میره دشمنان خونی بودن و پدر گرمی قبل از مرگش به گرمی هشدار داده بود که مخفی بشه
پدر میره یعنی آقای کیم چوی پانگ قسم خورده بود تا برای تصفیه حساب گرمی رو آزار بده حالا افرادی رو برای کشتن ..😢گرمی فرستاده
گرمی در رو بست و قفل کرد و به جیمین زنگ زد و ماجرا رو براش گفت جیمین گفت باشه خودم رو سریع میرسونم
افراد کیم چوی پانگ در رو شکستن و تفنگ رو سمت گرمی گرفتن ..😣
جیمین که داشت با سرعت زیاد رانندگی میکرد
توی پیج میخوره به یه ماشین دیگه و تصادف خیلی بدی میکنه ...😭
این ور ماجرا هم بنگ بنگ دوتا تیر به قلب و شکم گرمی زدن و گرمی چشماش رو بست و افتاد زمین همسایه ها وقتی فهمیدن با رفتن اون افراد گرمی رو برداشتن و به بیمارستان بردن سریع تحت عمل قرار گرفت
اما جیمین .....
چیشد تموم شد 😂😂
......
اگه میخوای ادامه رو بخونی کامنت بزار
پارت بعد در قسمت بعد منتظر باشید
♀️⛓️
عشق بد ♀️⛓️
شوگا در رو باز کرد و میره رو با بدن لختش بغل کرد ، میره هم از شدت خجالت سرخ شده بود
اون ها رفتن تو خواب و خیال عاشقی اما....
نمیدونین که پدر گرمی با پدر میره دشمنان خونی بودن و پدر گرمی قبل از مرگش به گرمی هشدار داده بود که مخفی بشه
پدر میره یعنی آقای کیم چوی پانگ قسم خورده بود تا برای تصفیه حساب گرمی رو آزار بده حالا افرادی رو برای کشتن ..😢گرمی فرستاده
گرمی در رو بست و قفل کرد و به جیمین زنگ زد و ماجرا رو براش گفت جیمین گفت باشه خودم رو سریع میرسونم
افراد کیم چوی پانگ در رو شکستن و تفنگ رو سمت گرمی گرفتن ..😣
جیمین که داشت با سرعت زیاد رانندگی میکرد
توی پیج میخوره به یه ماشین دیگه و تصادف خیلی بدی میکنه ...😭
این ور ماجرا هم بنگ بنگ دوتا تیر به قلب و شکم گرمی زدن و گرمی چشماش رو بست و افتاد زمین همسایه ها وقتی فهمیدن با رفتن اون افراد گرمی رو برداشتن و به بیمارستان بردن سریع تحت عمل قرار گرفت
اما جیمین .....
چیشد تموم شد 😂😂
......
اگه میخوای ادامه رو بخونی کامنت بزار
پارت بعد در قسمت بعد منتظر باشید
♀️⛓️
۱.۹k
۰۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.