میدانستم که نمیرسم

می‌دانستم که نمی‌رسم
اما رفتم
تمام شب
تمام شب..

#هوشنگ_گلشیری
دیدگاه ها (۱)

آنجا یک قهوه خانه بود.اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای....

اندوه های زنانه اما،خانگی تر از این حرف ها هستند،درست مثل شی...

غمگین نشو، وقتی کسی تلاشت را نمی‌بیند و هنرت را درک نمی‌کند....

ما ظاهرا آبادهای باطنا ویرانه ایم...#افشین_یداللهی #عاشقانه

عاشق شدم، کاش ندونهدست دلم رو نخونهاگه بدونه می دونم، دیگه ب...

جایی را ترک کردمکه در آن خوشحال نبودمو ترک آنجا نیز مرا خوشح...

رسم زشت کردن عروس در شب عروسی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط