عشق ممنوع
#عشق_ممنوع
پارت 16🧋
صبح ساعت ۱۱
ویو کوک
بیدار شدم ساعتو نگاه کردم ۱۱ بود
به ات نگاه کردم دیدم خابیده
اون واقعا مثل فرشته ها بود
(ولی کاش واسه هممون یه مرد مثله کوک پیدا شه😂🤌🏻)
اول گفتم بیدارش نکنم
ولی باید میرفتیم حموم
پس بیدارش میکنم
_گرلم...
قشنگم
نفسم
عزیزم
بیب
بیب بیدارشو دیگه
+هوم
_صبح شده بیدار شو
+کوک واقعا خستم حال ندا...
(زیر دل ات درد گرفت)
+اخ....
_خوبی بیب
+دلم کوک دلم مثل چی درد میکنه
_خوب میشه گلم بیا بریم حموم ماساژت میدم
+من نمیتونم بلند شم
_کی گفت تو قراره بلند شی
ات رو براید بغل کرد و لباسشو در اورد و گذاشت تو وان اب
و خودشم رفت و ات رو روی خودش گذاشت و زیر دلشو ماساژ داد
_خوبی قشنگم
+بهترم
_خوبه
+کوک یه سوال فنی
_جانم بپرس
+تو از کی عاشقم شدی
_ از وقتی که فکر کنم ۱۵ سالت بود
+اوه
(حسود؟ 😑 نه بابا دارم کیف میکنم🤌🏻)
_ارع تو به من حسی داشتی
+خب ارع البته بعد از اینکه مادر پدرم فوت شدن اون چند ماه بهت حس دار شدم
_اها
+ارع
(ات و کوک همو شستن و اومدن بیرون از حموم)
#اد_جیمین
پارت 16🧋
صبح ساعت ۱۱
ویو کوک
بیدار شدم ساعتو نگاه کردم ۱۱ بود
به ات نگاه کردم دیدم خابیده
اون واقعا مثل فرشته ها بود
(ولی کاش واسه هممون یه مرد مثله کوک پیدا شه😂🤌🏻)
اول گفتم بیدارش نکنم
ولی باید میرفتیم حموم
پس بیدارش میکنم
_گرلم...
قشنگم
نفسم
عزیزم
بیب
بیب بیدارشو دیگه
+هوم
_صبح شده بیدار شو
+کوک واقعا خستم حال ندا...
(زیر دل ات درد گرفت)
+اخ....
_خوبی بیب
+دلم کوک دلم مثل چی درد میکنه
_خوب میشه گلم بیا بریم حموم ماساژت میدم
+من نمیتونم بلند شم
_کی گفت تو قراره بلند شی
ات رو براید بغل کرد و لباسشو در اورد و گذاشت تو وان اب
و خودشم رفت و ات رو روی خودش گذاشت و زیر دلشو ماساژ داد
_خوبی قشنگم
+بهترم
_خوبه
+کوک یه سوال فنی
_جانم بپرس
+تو از کی عاشقم شدی
_ از وقتی که فکر کنم ۱۵ سالت بود
+اوه
(حسود؟ 😑 نه بابا دارم کیف میکنم🤌🏻)
_ارع تو به من حسی داشتی
+خب ارع البته بعد از اینکه مادر پدرم فوت شدن اون چند ماه بهت حس دار شدم
_اها
+ارع
(ات و کوک همو شستن و اومدن بیرون از حموم)
#اد_جیمین
۵.۵k
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.