پارت ۵
پارت ۵
تهیونگ رقت وسایل رو از پشت در اتاق برداشت و روی میز چید خیلیی ترسیدم
مثل سگا چهار دست و پا بودم اومد و یه قلاده بهم بست قلاده مشکی بعد یه گیره اورد و به نوک سینم زد من جیغ زدم که دیکشو تو دهنم کرد و گفت ساک بزدن توله سک اما من نزدم موهامو گرفت و دیگو تو دهنم جلو و عقب کرد داشت حالم بهم میخور که تو دهنم کام کرد و گفت قورتش بده منم قورتش دادم
بعد منو خوابوند و دست و باهم دو بست اومد انکشتاشو کشید وسط پوستیم خیلی بد بود بدنم میرزد که یهو انگشت وسطشو داخلم کردم منم ناله کردم گفت آفرین همینطور واسه اربابت نا له هرشب همینطوریه همینطور کا انگشتشو توم عقب و حلو میکرد گفت .....
تهیونگ رقت وسایل رو از پشت در اتاق برداشت و روی میز چید خیلیی ترسیدم
مثل سگا چهار دست و پا بودم اومد و یه قلاده بهم بست قلاده مشکی بعد یه گیره اورد و به نوک سینم زد من جیغ زدم که دیکشو تو دهنم کرد و گفت ساک بزدن توله سک اما من نزدم موهامو گرفت و دیگو تو دهنم جلو و عقب کرد داشت حالم بهم میخور که تو دهنم کام کرد و گفت قورتش بده منم قورتش دادم
بعد منو خوابوند و دست و باهم دو بست اومد انکشتاشو کشید وسط پوستیم خیلی بد بود بدنم میرزد که یهو انگشت وسطشو داخلم کردم منم ناله کردم گفت آفرین همینطور واسه اربابت نا له هرشب همینطوریه همینطور کا انگشتشو توم عقب و حلو میکرد گفت .....
۱۰.۱k
۱۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.