فیک ستاره من(پارت ۳۲)
فیک ستاره من(پارت ۳۲)
که همون لحضه به پسر جذاب وارد مدرسه شد که ا. ت با دیدن اون پسر شکه شد
ویو ا. ت
واد..... اون اون مینسو وایی اکسم اسنجا چیکار میکنه
جیمین: به چی نگاه میکنی(عصبی)
ا. ت: ه. ه. هیچی
*جیمین پشت نگاش کرد بعد با یه قیافه ترسناک به ا. ت نگا کرد*
جیمین: دلت تنبیه میخواد
ا. ت: نه نه
جیمین: پس چرا به پسرا نگاه میکنی
ا. ت: ا. ا. ا.ون
جیمین: اوننن چییییی
ا. ت: اون اکسمه
جیمین: چیییییی
ا. ت: جیمین بهت توضیح میدم
جیمین: بدو توضیح بده
ا. ت: من قبل از امدم به این مدرسع باهاش قرار میزاشتم
جیمین: این اینجا چیکار میکنه
ا. ت: به خدا نمیدونم
جیمین: یعنی چیییی نمیدونی* داد*
ا. ت گریش گرفت
ا. ت: غلط کردم به خدا نمیدونم این جا چیکار میکنه
جیمین نفس عمیق کشید و خودشو اروم کرد ات رو بغل کرد ا. ت هم جیمین رو بغل کرد و تو بغلش گریه کرد که......
که همون لحضه به پسر جذاب وارد مدرسه شد که ا. ت با دیدن اون پسر شکه شد
ویو ا. ت
واد..... اون اون مینسو وایی اکسم اسنجا چیکار میکنه
جیمین: به چی نگاه میکنی(عصبی)
ا. ت: ه. ه. هیچی
*جیمین پشت نگاش کرد بعد با یه قیافه ترسناک به ا. ت نگا کرد*
جیمین: دلت تنبیه میخواد
ا. ت: نه نه
جیمین: پس چرا به پسرا نگاه میکنی
ا. ت: ا. ا. ا.ون
جیمین: اوننن چییییی
ا. ت: اون اکسمه
جیمین: چیییییی
ا. ت: جیمین بهت توضیح میدم
جیمین: بدو توضیح بده
ا. ت: من قبل از امدم به این مدرسع باهاش قرار میزاشتم
جیمین: این اینجا چیکار میکنه
ا. ت: به خدا نمیدونم
جیمین: یعنی چیییی نمیدونی* داد*
ا. ت گریش گرفت
ا. ت: غلط کردم به خدا نمیدونم این جا چیکار میکنه
جیمین نفس عمیق کشید و خودشو اروم کرد ات رو بغل کرد ا. ت هم جیمین رو بغل کرد و تو بغلش گریه کرد که......
۱.۵k
۲۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.