شب را
شب را
تا صبح
مهمان کوچههای بارانی خواهم بود
و برگ برگِ دفتر غمگینم را
در باران خواهم شست...
آن گاه، شعر تازهام را
ـ که شعر شعرهایم خواهد بود ـ
با دستهای شاعرانهی تو،
بر دفتری که خالی است
خواهم نوشت...
ای نام تو!
تغزلِ دیرینم، در باران!
یک شب هوای گریه
یک شب هوای فریاد
امشب دلم هوای تو را کرده است.
#حسین_منزوی
تا صبح
مهمان کوچههای بارانی خواهم بود
و برگ برگِ دفتر غمگینم را
در باران خواهم شست...
آن گاه، شعر تازهام را
ـ که شعر شعرهایم خواهد بود ـ
با دستهای شاعرانهی تو،
بر دفتری که خالی است
خواهم نوشت...
ای نام تو!
تغزلِ دیرینم، در باران!
یک شب هوای گریه
یک شب هوای فریاد
امشب دلم هوای تو را کرده است.
#حسین_منزوی
۱.۴k
۰۳ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.