تورو خداااا بخونیننن جوووون النااااا بخونینننن
تورو خداااا بخونیننن جوووون النااااا بخونینننن
تروووخدااااااااا این پست رو بخونین توروخدا اگ کمکی از دستتون برمیاد بگین
.
.
.
.
.
.
.
دیشــــــب وقتــــــی خــــوابـــیدم..چــــنـــد دقـــیقه بعـــد از خــوابم
که گذشــــت یه صدایی اومد..انگار یکی ترسیده بود و با
انگــشتاش به پـــنجره اتــاق میـــزد،با تمام ســـرعت، با
انگشتاش....محکم محکم میزد دم پنجره...انگار یکی
میخواست درو وا کنه...ولی نمیتونست.......من وقتی
چشامو وا کردم هیچی ندیدم....... صدا حدودا 10دقیقه
طول کشید بعد دیگه صدایی نیومد.....فردای اون روز ....به
خواهرم گفتم....توم صدایی که دیشب دم پنجره بود رو
شنیدی؟؟؟گفت: نه چه صدایی.....گفتم:::هیچی....منم
بیخیال شدم گفتم حتما گربه اس یا اینکه خیالاتی شدم....تا
اینکه..دوباره امشب همی صدا اومد.......هیچکی صدارو
نمیشنید جز خودم.......فقط من صدارومیشنیدم.......برا
اینکه میدونم اگه به مامانم بگم مامانم فورا سکته
میزنه......بخاطر همین بیخیال گفتن این ماجرا
شدم.....نمیدونم من این چن شبو اصن خواب ندارم...به
محض اینکه بخوام بخوابم...این صدا میاد..... :(
شاید فک کنین این داستانو برا ترسوندن شما سر هم کردم....اما به خدا راست میگم به جون خودم...خیلی ترسیدم.....به قران این داستانو از خودم در نیاوردم....به جون مادرم قسم میخورم همش واقعیه....:(
تروووخدااااااااا این پست رو بخونین توروخدا اگ کمکی از دستتون برمیاد بگین
.
.
.
.
.
.
.
دیشــــــب وقتــــــی خــــوابـــیدم..چــــنـــد دقـــیقه بعـــد از خــوابم
که گذشــــت یه صدایی اومد..انگار یکی ترسیده بود و با
انگــشتاش به پـــنجره اتــاق میـــزد،با تمام ســـرعت، با
انگشتاش....محکم محکم میزد دم پنجره...انگار یکی
میخواست درو وا کنه...ولی نمیتونست.......من وقتی
چشامو وا کردم هیچی ندیدم....... صدا حدودا 10دقیقه
طول کشید بعد دیگه صدایی نیومد.....فردای اون روز ....به
خواهرم گفتم....توم صدایی که دیشب دم پنجره بود رو
شنیدی؟؟؟گفت: نه چه صدایی.....گفتم:::هیچی....منم
بیخیال شدم گفتم حتما گربه اس یا اینکه خیالاتی شدم....تا
اینکه..دوباره امشب همی صدا اومد.......هیچکی صدارو
نمیشنید جز خودم.......فقط من صدارومیشنیدم.......برا
اینکه میدونم اگه به مامانم بگم مامانم فورا سکته
میزنه......بخاطر همین بیخیال گفتن این ماجرا
شدم.....نمیدونم من این چن شبو اصن خواب ندارم...به
محض اینکه بخوام بخوابم...این صدا میاد..... :(
شاید فک کنین این داستانو برا ترسوندن شما سر هم کردم....اما به خدا راست میگم به جون خودم...خیلی ترسیدم.....به قران این داستانو از خودم در نیاوردم....به جون مادرم قسم میخورم همش واقعیه....:(
- ۳.۲k
- ۱۹ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط