🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿
🌗🌿
#پارت۳۴
🌗🌿دانشجوی لجباز من🌿🌗
#ارسلان بله خودم هستم
با چیزی که شنیدم پاهام سست شد و کف خونه نشستم
#ناشناس آقا آقا لطفا جواب بدید
#ارسلان بله(با صدای لرزون)
#ناشناس برای شناسایی جسد تشریف بیارید
از اونجایی که توی آتیش سوزی چیزی پیدا نیست به خون شما نیازه برای آزمایش دی ان ای
#ارسلان کجا باید بیام؟
#ناشناس سردخونه لواسون..... متاسفم
#ارسلان
گوشی رو قطع کردم
حالا من چطور به دیانا بگم
خونه آتیش گرفته و همه سوختن
با صدای پای دیانا خودمو جمع کردم
#دیانا ارسلان هرچی زنگ میزنم مامان و بابام جواب نمیدن
تو زنگ میزنی به مامانت
دلم شور میزنه
#ارسلان _________ سکوت
#دیانا ارسلان چرا حرف نمیزنی
نگرانم میکنی
#ارسلان ______
#دیانا با تو ام چرا جواب نمیدی مثل چی زل زدی به من
#ارسلان دیانا حاضر شو بریم جایی
#دیانا کجا؟؟
واسه چی جواب سر بالا میدی
من با این پای چلاقم کجا بیام ها
#ارسلان دیانا انقدر غر نزن بریم میگم
رفتم تو اتاقش یه مانتو و شال براش آوردم و تنش کردم
#دیانا من نمیام ارسلان
تا برام توضیح ندی نمیام
#ارسلان انقدر که لجبازی چاره برام نذاشتی
دستمو انداختم دور کمرش
بلندش کردم
با مشت هاش روی کمرم میزد انقدر اعصابم خورد بود که بی توجه به جیغ جیغ هلش
تا ماشین رفتم گذاشتمش تو ماشین و خودم سوار شدم
قفل کودک رو زدم و حرکت کردم
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿🌗🌿
🌗🌿🌗🌿
🌗🌿
#پارت۳۴
🌗🌿دانشجوی لجباز من🌿🌗
#ارسلان بله خودم هستم
با چیزی که شنیدم پاهام سست شد و کف خونه نشستم
#ناشناس آقا آقا لطفا جواب بدید
#ارسلان بله(با صدای لرزون)
#ناشناس برای شناسایی جسد تشریف بیارید
از اونجایی که توی آتیش سوزی چیزی پیدا نیست به خون شما نیازه برای آزمایش دی ان ای
#ارسلان کجا باید بیام؟
#ناشناس سردخونه لواسون..... متاسفم
#ارسلان
گوشی رو قطع کردم
حالا من چطور به دیانا بگم
خونه آتیش گرفته و همه سوختن
با صدای پای دیانا خودمو جمع کردم
#دیانا ارسلان هرچی زنگ میزنم مامان و بابام جواب نمیدن
تو زنگ میزنی به مامانت
دلم شور میزنه
#ارسلان _________ سکوت
#دیانا ارسلان چرا حرف نمیزنی
نگرانم میکنی
#ارسلان ______
#دیانا با تو ام چرا جواب نمیدی مثل چی زل زدی به من
#ارسلان دیانا حاضر شو بریم جایی
#دیانا کجا؟؟
واسه چی جواب سر بالا میدی
من با این پای چلاقم کجا بیام ها
#ارسلان دیانا انقدر غر نزن بریم میگم
رفتم تو اتاقش یه مانتو و شال براش آوردم و تنش کردم
#دیانا من نمیام ارسلان
تا برام توضیح ندی نمیام
#ارسلان انقدر که لجبازی چاره برام نذاشتی
دستمو انداختم دور کمرش
بلندش کردم
با مشت هاش روی کمرم میزد انقدر اعصابم خورد بود که بی توجه به جیغ جیغ هلش
تا ماشین رفتم گذاشتمش تو ماشین و خودم سوار شدم
قفل کودک رو زدم و حرکت کردم
🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿🌗🌿
۹.۸k
۱۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.