تا گوشواره را کشید دو چشمم سیاه رفت

تا گوشواره را کشید دو چشمم سیاه رفت

بابا ز دخترت بخدا اشک و آه رفت

یا اسب بود یا یکی از دشمنان تو

از روی پیکرم که زمین خورد راه رفت

راه رفت...راه رفت.. راه رفت
دیدگاه ها (۱)

اشکمو دراورد...دخترﮎ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺟﻤﻌﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺗﻌﺰﯾ...

خیلـــــ ے از ماها.......موندیم پاے ڪســـــ ے ڪہ.......ذره ا...

ووووی متنفرم از درسسسسسساه اه

هه خیلی باحاله ها....

#Gentlemans_husband#season_Third#part_281حالا اینه رفتار پدر...

پارت ۳۸جیمین یه لباس رسمی میپوشه جیمین: زود تر حاضر شو باید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط