پارت ۴
پارت ۴
ات بیا بریم دیگه
ات _باشه
سوار ماشین شدن و رفتن
اسم دوست ات لینا هست
لینا _وای پسر اینجا چه خفن هست
ات _اره
لینا _ بیا اینجا بشینیم
ات _باشه
لینا _ببخشید میشه واسه ما ۲ بطری مشروب و ۱ لیوان مخلوط بیارید ممنون
ات _چه خبره دختر من به ته قول دادم زیاد نخورم
لینا _ من اینجا ته را نمی بینم پس بخور از کجا میفهمه
ات _باشه
لینا _افرین خرگوش
ات _به سلامتی دوستی چند ساله مان
لینا _به سلامت
لینا _به سلامتی خودمون
بعد از چند ساعت
ات _خیلی خوردیم
لینا _منم دست کمی از تو نداشتم
ات وای باید برم خانه ته منتظر هست
لینا _باشه بابا چند دقیقه دیگه بلند میشیم
ات باشه
ات _من میرم دشویی
لینا_ باشه
ات رفت به دست وروش اب بزنه
ات _لینا بلند شو بریم
ات _ اما لینا اونجا نبود دیدم داره با یه پسر از اونجا خارج میشه که جلوش را گرفتم اما پسره مقاومت کرد و من مجبور شدم شیشه ی مشروب را به سرش بزنم پسره افتاد
من هم کلید ماشین را برداشتم و لینا را از اونجا بردم
لینا _ات ولم کن میخوام با اون پسره برم
ات _من به لینا یه سیلی زدم
و سوار ماشینش کردم با اینکه خودم حالم بد بود و چشم های هیچ جا را زیاد خوب نمی دید اما سوار ماشین شدم
لینا را بردم خانه خودم
ته سلام مگه نگفتی کم میخورم
ات سلام ببخشید اون کیا اونجا
ته کوک هست
ته چطوری با این هال رانندگی کردی
ات بیخیال
لینا رفت پیش کوک
ات بیا بریم این ها باهم تنها باشن
ته اما
بقیه اش برای پارت بعد
ات بیا بریم دیگه
ات _باشه
سوار ماشین شدن و رفتن
اسم دوست ات لینا هست
لینا _وای پسر اینجا چه خفن هست
ات _اره
لینا _ بیا اینجا بشینیم
ات _باشه
لینا _ببخشید میشه واسه ما ۲ بطری مشروب و ۱ لیوان مخلوط بیارید ممنون
ات _چه خبره دختر من به ته قول دادم زیاد نخورم
لینا _ من اینجا ته را نمی بینم پس بخور از کجا میفهمه
ات _باشه
لینا _افرین خرگوش
ات _به سلامتی دوستی چند ساله مان
لینا _به سلامت
لینا _به سلامتی خودمون
بعد از چند ساعت
ات _خیلی خوردیم
لینا _منم دست کمی از تو نداشتم
ات وای باید برم خانه ته منتظر هست
لینا _باشه بابا چند دقیقه دیگه بلند میشیم
ات باشه
ات _من میرم دشویی
لینا_ باشه
ات رفت به دست وروش اب بزنه
ات _لینا بلند شو بریم
ات _ اما لینا اونجا نبود دیدم داره با یه پسر از اونجا خارج میشه که جلوش را گرفتم اما پسره مقاومت کرد و من مجبور شدم شیشه ی مشروب را به سرش بزنم پسره افتاد
من هم کلید ماشین را برداشتم و لینا را از اونجا بردم
لینا _ات ولم کن میخوام با اون پسره برم
ات _من به لینا یه سیلی زدم
و سوار ماشینش کردم با اینکه خودم حالم بد بود و چشم های هیچ جا را زیاد خوب نمی دید اما سوار ماشین شدم
لینا را بردم خانه خودم
ته سلام مگه نگفتی کم میخورم
ات سلام ببخشید اون کیا اونجا
ته کوک هست
ته چطوری با این هال رانندگی کردی
ات بیخیال
لینا رفت پیش کوک
ات بیا بریم این ها باهم تنها باشن
ته اما
بقیه اش برای پارت بعد
۵.۰k
۱۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.