هنرمند کوچولوی من
کوک با همون قیافه میره تبقه پاین پیش پسرا و جوری که نبیننش میره تو اتاق و دوش میگیره
کوک: وای اینا نمیره
///بچه ها الان سوا میاد خونه ات که از ات مواظبت کنه//
کوک از حموم میاد بیرون و با این که رژ ها نرفته ولی کم رنگ شده میخابه
پیش زمانی به صبح
کوک :زنگ میزنه به کمپانی و میگه که نمیره و به دروغ میگه مریضه //نه عزیزم فقت بوس بوسی شده//
ات....
صبح که از خاب بیدار شدم سوا داشت میرفت سر کار و گفت
سوا: ات من 3 ساعت دیگه میام الان اگه چیزی میخواستی بشین رو ویلچر
ات: باشه برو
سوا میره
کوک: وای اینا نمیره
///بچه ها الان سوا میاد خونه ات که از ات مواظبت کنه//
کوک از حموم میاد بیرون و با این که رژ ها نرفته ولی کم رنگ شده میخابه
پیش زمانی به صبح
کوک :زنگ میزنه به کمپانی و میگه که نمیره و به دروغ میگه مریضه //نه عزیزم فقت بوس بوسی شده//
ات....
صبح که از خاب بیدار شدم سوا داشت میرفت سر کار و گفت
سوا: ات من 3 ساعت دیگه میام الان اگه چیزی میخواستی بشین رو ویلچر
ات: باشه برو
سوا میره
- ۵.۶k
- ۰۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط