یک روز با دازای

پارت 2



و میبره تو رو به آژانس بعد تو راه آژانس بهت میگه : تو خیلی آدم باحالی هستی دوست دارم باهات دوست باشم شما هم از خجالت سرخ میشید دازای اون آهنگی که شما دوست دارید رو تو ماشین می زاره ( توی خونتون آهنگ مورد علاقتون رو که نوشته بودید دیده ) و شما باهاش شروع می کنید خوندن و دازای یه لبخندی می زنه و میگه چه صدای قشنگی دارید



‌و شما انقدر سرخ میشید که رنگ پوستتون قرمز میشه و تب می کنید و از حال میرید ( شما داشتید رانندگی می کردید چون دازای رانندگیش افتضاحه ) دازای شما رو بغل کرد و از ماشین پرید بیرون ولی ماشین میره تو دیوار . دازای پیاده تا آژانس میره و شما رو به یوسانو میده یعد شما به هوش میایید و می بینید دازای از اون موقع پیشتون بوده و خوابش برده بیدار میشه و میبینه شما حالتون خوبه و خوش حال میشه و می خنده



شما حالتون خوب میشه و باهم میرید لب ساحل و دازای بهت پیشنهاد خودکشی دونفره رو میده ^^^^^^^^ و بقیشو خودتون با توجه به جوابتون ادامه بدید













پایان ...











^^امیدوارم خوشتون اومده باشه^^
دیدگاه ها (۳)

علاقه ی بی معنی (پارت ۱)

دوستی

شما دارید همینجوری راه میرید ( تو ژاپن ) که یهو یه پت شاپی ر...

😂😂😂 فقط اینوسکه را نگاه کن

سناریو استری کیدز

ری اکشن پسرای HP چه جوری خواستگاری می کنند(درخواستی)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط