فیک کور پارت۳۶

ا/ت:من...من کجام‌
ا/ت به هوش میاد و داخل بیمارستان بود که یهو از ترسش جیغ زد و پرستارا اومدن.
پرستار:به هوش اومدید خانم ا/ت.
ا/ت:من...من کجام.
پرستار:شما بی هوش جلوی در بیمارستان بودید و یکی از پرستارا شما رو دید و شمارو اورد داخل.
یهو یه مامور پلیس میاد.
پلیس:خانم ا/ت خوبید؟
ا/ت:بله...بله خوبم،جیمین منو اورد...من باید برم...من باید برم ، ماموریت دارم.
پلیس:ببخشید اما... .
ا/ت:اما چی؟
پلیس:یکی از خبرنگارا بدون اینکه اطلاعی بده،از شما فیلم گرفته و خبر شمارو که بی هوشید و یک مامور پلیس هستید و ... لو داده.
ا/ت:اما...امامنو... .
ا/ت عاشق جیمین شده بود د میدونست که نمیتونه به خودش دروغ بده،ولی چون یه پلیس بود اجازه ی اینکه عاشقه یه خلافکار بشه رو نداشت پس چیزی نگفت.
پلیس:اما؟!
ا/ت:هیچی...هیچی فراموشش کن.
پلیس:باشه.من میرم شما استراحت کنید.
ا/ت:ممنونم.

لای*ک❤‍🩹
به خاطر درخواست های زیاد از فردا دوپارت از فیک کور گذاشته میشه ، یک بار روز و یک بار شب و در کنارش ویدیو و... نیز گذاشته میشه فقط لطفا از همه ی پست های که گذاشته میشه مثل همیشه حمایت کنید.ممنونم💜
و خوشحالم که پیچ منو دوست دارید.☺️
#فیک
#فیک_بی_تی_اس