در من نسبت به او احساساتی شروع به فوران کرده بودکه هیچوقت
در من نسبت به او احساساتی شروع به فوران کرده بودکه هیچوقت تمامی نخواهد داشت ...
انگارافریده شده بود که فقط مرا مسخ
خود کند ،باگفتار ورفتاری که تمام عمرانتظارش را میکشیدم مرا روزبروز
بیشتر وبیشتربخودش دلبسته میکرد
انقدر در تمام وجودم رخنه کرده بود که
میترسیدم حقیقت وابستگیم به بودنش را بگویم ،اما با همه مراقبت ها ازبس عاشقش شده بودم که نمیتوانستم جلوی خودم رابگیرم ...
امشب ودر این نیمه شب برای اولین بار
اعترافمیکنم که اگر این دوست داشتن وعلاقه در من نبود واگر نبود امید به امدنش من مدتهاقبل پوسیده بودم...
انقدر بامن بد بازی کردن که شده ام مثل مجسمه ها از بس کسی سراغم رانگرفت
کسی دلش برایم تنگ نشد وکسی نخواست برایم بجگند
ومن که دیدم انهارا که دوست دارن چگونه هر لحظه بیادشان هستند ،دلتنگشان میشوندوبرای بودن کنارشان ازچه چیزها که نمیگذرندومن بخاطر این بی عدالتی دلم شکست که من تمامم را فدایش کنم واو عاشق دیگری این انصاف نبود 😔😔😔
انگارافریده شده بود که فقط مرا مسخ
خود کند ،باگفتار ورفتاری که تمام عمرانتظارش را میکشیدم مرا روزبروز
بیشتر وبیشتربخودش دلبسته میکرد
انقدر در تمام وجودم رخنه کرده بود که
میترسیدم حقیقت وابستگیم به بودنش را بگویم ،اما با همه مراقبت ها ازبس عاشقش شده بودم که نمیتوانستم جلوی خودم رابگیرم ...
امشب ودر این نیمه شب برای اولین بار
اعترافمیکنم که اگر این دوست داشتن وعلاقه در من نبود واگر نبود امید به امدنش من مدتهاقبل پوسیده بودم...
انقدر بامن بد بازی کردن که شده ام مثل مجسمه ها از بس کسی سراغم رانگرفت
کسی دلش برایم تنگ نشد وکسی نخواست برایم بجگند
ومن که دیدم انهارا که دوست دارن چگونه هر لحظه بیادشان هستند ،دلتنگشان میشوندوبرای بودن کنارشان ازچه چیزها که نمیگذرندومن بخاطر این بی عدالتی دلم شکست که من تمامم را فدایش کنم واو عاشق دیگری این انصاف نبود 😔😔😔
۳.۰k
۲۳ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.