فکر کن شب تولدته و تو بین کلی مهمون میرقصی و خوش میگذرون
فکر کن شب #تولدته و تو بین کلی مهمون میرقصی و خوش میگذرونی اصلا هم نبودن فلانی برات مهم نیست هی میرقصی و تو دلت میگی فلانی دیدی بود و نبودت برام مهم نیست؟ دیدی من بی توام شادم؟ دیدی من چقدر قویَم؟ بعد میشینی پشت میز و #کیکومیارن و میزارن رو میز شمعو روشن میکنن و صدای آهنگو کم میکنن تا تو شمعو فوت کنی تا میای #فوت کنی یکی از وسط مهمونا داد میزنه صبر کنید ، قبول نیست... اول باید آرزو کنه همه میخندن و شروع میکنن به شمردن ۱۰ ، ۹ ، ۸ ،... و تو چشماتو میبندی و بدون اینکه بخوای یاد #تولد گذشته میفتی که با فلانی بودی تو #آرزوکرده بودی و اون میخواست بدونه چه آرزویی کردی و تو با کلی غرغر گفته بودی که آرزو رو نباید گفت و دوتایی کلی خندیده بودین بعد یهو غمِ کلِ دنیا جمع میشه تو دلت #شمارشتموم میشه و تو دوباره مثل پارسال زیر لب اسم اونو تکرار میکنی و تو دلت میگی #کاش الان بود.. و یه قطره اشک دور از چشم بقیه از گوشه ی #چشمت لیز میخوره رو گونت همه دست میزنن و تو دوباره میشی همون آدم قوی و شاد... انگار نه انگار که چند ثانیه قبل تو روز #تولدت #مردی ...
سعیدطبری🔫 💙
'
سعیدطبری🔫 💙
'
۸.۲k
۱۵ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.