با همه ی بی سرو سامانی ام

با همه ی بی سرو سامانی ام
باز به دنبال پریشانی ام

طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی ام

آمده ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه ی طوفانی ام

دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام

آمده ام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام

ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی ام

خوب ترین حادثه می دانمت
خوبترین حادثه می دانی ام؟

حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی ام

حرف بزن حرف بزن - سالهاست
تشنه ی یک صحبت طولانی ام

ها.... به کجا میکشی ام - خوب من؟
ها... نکشانی به پشیمانی ام


⇦محمد علی بهمنی⇨
دیدگاه ها (۲۱)

تو می‌دانیکه هیچکس را جز تونمی‌بینمحتى در خواب.

بند ِ دل ِ من به لبخندهای تو بند است برای دوست داشتنت اما ...

فروغ فرخزاد:در حیرتم از خلقت آب،اگر با درخت همنشین شود، آنرا...

سلام .... شبتون بخير دوستانبه درخواست پريسان جوون به چالش دع...

با همه ی بی سر و سامانی امباز به دنبالِ #پریشانی امطاقتِ #فر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط